onsdag 30 november 2011

 ای پدر آسمانی نام تو مقدس باد
ملکوت تو بیاید
و اراده تو آنچنان که در آسمان است،بر زمین نیز کرده شود
بخواهید تا به شما داده شود بجوئید تا بیابید،در بزنید تا به روی شما باز شود زیرا هرکه چیزی بخواهد بدست خواهد آوردو هرکه بجوید خواهد یافت


خداوندا مرا پاک کن ودلم را طاهر گردا ن و سینه ام را بگشا و بر زبانم ستایش تو را جاری گردان زیرا که نیرویی نباشد بجز خداوند مهربان و عزیز من خدارا دوست دارم
بشارت که از کلمه تبشیر به معنی گسترانیدن خبر خوش گرفته شده است، یکی از ارکان اصلی ایمان مسیحی است. آخرین کلامی که از عیسی مسیح در گوش شاگردان طنین‌ افکند این بود: «شما در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا دورترین نقاط جهان شاهدان من خواهید بود» (اعمال ۱:۸). در متی باب ۲۸ آیه ۱۹ نیز می‌خوانیم
ای پدر آسمانی ،ای عشق جاودانه با همه ی وجودم وبا تمامی قلب و روحم می پرستمت، دوستت دارم به خاطر محبتت،به خاطر گذشتت، به خاطر صبرت...
خدایا مرا از آرامش ملکوتی خود سیراب ساز.بمن قدرتی عنایت فرما تا در برابر دشمنی،عشق عرضه کنم.در برابر زخم زبان ،گذشت کنم.در برابر شک و تردید ،ایمانم افزایش یابد.در برابر نومیدی ها ،امیدوار گردم.در برابر تاریکی ،روشنایی یابم.در برابر اندوه ،شادمان بشوم.



تنها خواهش‌ من‌ از خداوند این‌ است‌ كه‌ اجازه‌ دهد تمام‌ روزهای‌ عمرم‌ در حضور او زیست‌ كنم‌ و در خانه‌ او به‌ او تفكر نمایم‌ و جمال‌ او را مشاهده‌ كنم‌. ۵ در روزهای‌ سخت‌ زندگی‌، او مرا در خانه‌ خود پناه‌ خواهد داد، مرا حفظ‌ خواهد كرد و بر صخره‌ای‌ بلند و مطمئن‌ استوار خواهد ساخت‌.
خدا میخواهد همه مردم نجات یابند و به معرفت راستی بگرایند

måndag 28 november 2011

تعميد مسيحی

عيسی مسيح فرمود: "هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نمايد او کسی است که مرا دوست دارد . . ." (يوحنا ١٤: ٢١).
عيسی مسيح قبل از صعود خود به آسمان، به شاگردانش فرمود: "پس برويد و همه ملتها را شاگرد من سازيد و آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعميد دهيد" (متی ٢٨: ١٩). از همان زمانی که مژده (١) به مردم اعلام شد، عده‌ای به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ، دفن و رستاخيز (٢) او ايمان آوردند و نجات يافتند. سپس ايمانداران در آب تعميد گرفتند. در روز پنطيکاست، در حدود سه هزار نفر، خبر خوش نجات را که بوسيله پطرس رسول اعلام گرديد، پذيرفتند و در آب تعميد گرفتند (فصل دوم کارهای رسولان).
تعميد مسيحی چيست؟
در زبان اصلی کتاب انجيل شريف، يعنی در زبان يونانی، برای عمل تعميد، فعل baptizo (٣) بکار برده شده است که به معنای غوطه‌ور شدن يا فرو‌بردن در زير آب می‌باشد. کتاب انجيل شريف به چندين نوع تعميد از قبيل تعميد يحيی، تعميد روح‌القدس و تعميد ايمانداران در آب اشاره می‌کند. هدف از تهيه اين مقاله، تشريح تعميد ايمانداران مسيحی می‌باشد.
تعميد ايماندار در آب، اين موضوع را تأييد می‌کند که تعميد گيرنده، هديه نجات را از راه ايمان به عيسی مسيح خداوند، که بعد از مرگ نيابتی (٤) خود، روحاً و جسماً زنده شد، دريافت کرده است و ميل دارد مطابق احکام خداوند و نجات دهنده خود زندگی کند.
چه کسانی می‌توانند در آب تعميد بگيرند؟
الف – شاگردان عيسی مسيح (متی ٢٨: ١٩).
ب – پذيرندگان مژده نجات (کارهای رسولان ٢: ٤١).
ج – مردان و زنان ايماندار (کارهای رسولان ٨: ١٢).
فقط کسانی که با مسيح متحد شده‌اند يعنی ايمانداران واقعی به عيسی مسيح می‌توانند در آب تعميد بگيرند. وقتی کتاب انجيل شريف را مطالعه می‌کنيم، متوجه می‌شويم که به ايمانداران دستور داده شده است که در آب تعميد بگيرند (متی ٢٨: ١٩، کارهای رسولان ٢: ٣٨ و ١٠: ٤٨). بنابراين برای همه ايمانداران به عيسی مسيح ضروری است که از امر خداوند و نجات دهنده خود اطاعت کنند و در آب تعميد بگيرند
تعميد در آب چه مفهومی دارد؟
تعميد در آب به هيچ وجه باعث نجات تعميد گيرنده نمی‌شود، به همين دليل بايد بعد از نجات شخص و بمنظور اطاعت از مسيح صورت گيرد. تعميد در آب آئينی است که نشان می‌دهد زندگی تازه‌ای در شخص شروع شده است. فرو‌رفتن در آب و بيرون آمدن از آب، روشی است که مفاهيم روحانی رساله پولس رسول به روميان ٦: ١ تا ٥ را آشکار می‌سازد. به اين ترتيب که فرو‌رفتن در آب، نشانه مردن نسبت به گناه و بيرون آمدن از آب، نشانه رستاخيز و زندگی جديد در مسيح است.
پس تعميد در آب دلالت بر اين موضوع می‌کند که تعميد گيرنده با مسيح در مرگ و رستاخيزش متحد شده است. تعميد در آب اعلام عمومی اين مطلب است که تعميده گيرنده نجات يافته است و می‌خواهد عيسی مسيح را پيروی کند. واضح است که افراد خردسال که قادر نيستند مژده نجات را درک کنند و آنرا بپذيرند و پيش ديگران به ايمان خود اعتراف کنند، نبايد بوسيله آب تعميد بگيرند (٥).
تعميد در آب چگونه بايد انجام شود؟
فرمول تعميد در آب در انجيل متی ٢٨: ١٩ ذکر شده است. شخص تعميد دهنده بايد خودش نيز مانند فرد تعميد گيرنده، ايماندار واقعی باشد و به نام پدر و پسر و روح‌القدس عمل تعميد را انجام دهد، يعنی اينکه فرد تعميد گيرنده را با توجه به معنای فعل يونانی baptizo کاملاً در آب فرو‌ببرد.
در کتاب انجيل شريف نوشته شده است: "عيسی پس از تعميد، فوراً از آب بيرون آمد . . ." (متی ٣: ١٦). ". . . او و فيليپس داخل آب رفتند و فيليپس او را تعميد داد. وقتی از آب بيرون آمدند . . ." (کارهای رسولان ٨: ٣٨ و ٣٩).
دوست گرامی:
آيا عيسی مسيح خداوند را بعنوان نجات دهنده شخصی خود پذيرفته‌ايد؟ اگر پاسخ شما به اين سؤال مثبت است، لازم است يادآوری نمائيم که سؤال ديگری نيز برای شما مطرح می‌باشد. آيا بعد از دريافت هديه نجات، امر خداوند و نجات دهنده خود عيسی مسيح را اطاعت کرده و در آب تعميد يافته‌ايد؟ اگر پاسخ شما به سؤال دوم منفی است، تشويقتان می‌کنيم به کليسائی که از تعاليم کتاب مقدس اطاعت می‌کند بپيونديد و در آب تعميد بگيريد.
"فيض خدا با همه آنانی باد که خداوند ما عيسی مسيح را با محبتی بی‌پايان دوست دارند. آمين" (افسسيان ٦: ٢٤).
(١) مژده، يعنی خبر خوش نجات يا انجيل که شامل شخص عيسی مسيح خداوند، پسر خدا (مرقس ١: ١) و واقعيت مرگ، دفن و رستاخيز او (اول قرنتيان ١٥: ٣ و ٤) می‌باشد.
(٢) رستاخيز، به معنای زنده شدن دوباره مسيح می‌باشد که بر اساس کتاب انجيل شريف، سه روز پس از مرگ او واقع گرديد (متی ٢٨: ٦، اول قرنتيان ١٥: ٤).
(٣) فعل baptizo، معمولاً موقعی توسط يونانيان بکار برده می‌شد که آنها برای برداشتن آب و يا ساير مايعات، ظرفی را در داخل ظرف ديگری فرو‌می‌بردند.
(٤) مرگ نيابتی مسيح، معنايش اين است که مسيح پاک و بی‌گناه، بخاطر بشر گناهکار، يعنی در راه ما و بجای ما بر روی صليب مرد (روميان ٥: ٨).
(٥) در کتاب انجيل شريف، تعميد کودکان بوسيله آب تأييد نشده است. البته وقف کردن کودکان به خدا، که با تعميد بوسيله آب کاملاً متفاوت است، کار خوبی است زيرا والدين و کليسا را متعهد می‌سازد تا برای کودکان دعا کرده و تدارک روحانی ببينند.

söndag 27 november 2011



کلیسای ن.امرئی واقع در بلژیک بصورتی طراحی شده است که فقط از یک زاویه مخصوص بصورت کلیسا نمایان خواهد شد. در بقیه زوایا تقریبا چیزی از کلیسا مشخص نیست.





.

1-church-b

. .

.

.

.

 

onsdag 23 november 2011

ادعای بی اساس فعالیت تبلیغی كلیسای جماعت ربانی از سوی سربازان گمنام !



گزارش بی پایه. و اساس و ادعای فعالیت تبلیغی کلیسای جماعت ربانی مركز در تهران که از نوع نگارش آن پیداست که به قلم یکی از سربازان گمنام و در پی اهداف خاص و به منظور تحریك مسئولان امنیتی نگاشته شده، سناریویی نخ نما برای شعله ور کردن مسیحیت ستیزی در ایران است.



سه شنبه, 01 آذر 1390

آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز» : خبر نویسان رسانه های وابسته به حكومت مذهبی جمهوری اسلامی كه گویا درقالب سربازان گمنام تنها از روی عادت به گزافه گویی می پردازند، در ادامه جریان مسیحیت ستیزی خود ادعا کرده اند که "كليساي جماعت رباني مركز" در تهران برای جذب جوانان مسلمان به دین مسیحیت به شدت تبلیغ و كاروان‌هاي مسيحيت تبشيري (!) را به سطح كشور اعزام می کند. به نوشته این سایت های خبری، اعضاي كليساي جماعت رباني مركز از مسيحيان تندرویی مي‌باشند كه به شگردهای مختلف سعي در عضوگيري و تغيير دين جوانان مسلمان دارند و تلاش مي‌نمايند چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی را در دنیا تخریب و جوانان را كه از «فقر مالي و بيكاری» رنج می برند با «دادن وعده پناهندگي در كشور‌هاي ديگر» اغفال کنند. به ادعای خبرنویسان این سایت ها این مبلغین با کمک غول های رسانه ای آمریکا سعی دارند تا از جمهوری اسلامی چهره ای بسيار خشن در مجامع بين‌المللي ارائه دهند !

طرح این قبیل ادعاهای تکراری از سوی مزد بگیران رسانه های وابسته به نظام كه گویا این بار نه به شكل خبر بلكه در محتوای ارائه گزارش به مسئولان و نهادهای امنیتی تنظیم و به رشته تحریر در آمده است خود حكایت دیگری دارد.

ارائه اینگونه خبر نویسی مغرضانه نسبت به مسیحیت و مسیحیان ایران در جملاتی مشابه در حالیست که از رهبر جمهوری اسلامی، علما و روحانیون گرفته تا مسئولان بلند پایه و مقامات وابسته به سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی، تمام قد برای مقابله با گسترش مسحیت در ایران تلاش می کنند.

- نتیجه پیاده کردن اسلام حکومتی

ادعاهای پوچ، بی اساس و نخ نمای خبر نویسان حكومتی مبنی بر فعالیت کلیساها برای جذب جوانان مسلمان به مسیحیت در حالیست که با وجود حساسیت های خاص حکومت و مقامات مذهبی و امنیتی به موضوع مسیحیت در ایران، کلیساها اصلن نیازی به این كار نمی بیند كه بخواهند از جوانان برای مسیحیت دعوت به عمل آورند.(!) ضمن اینکه شرایط امروز کشور به نحوی است که با بالارفتن آگاهی های اجتماعی شهروندان و در نتیجه ی پیاده کردن اسلام ناب حکومتی به زور «تهدید، شلاق، شکنجه، زندان و اعدام» جوانان دسته دسته از اسلام افراطی فاصله گرفته و آنگونه كه خود می خواهند روش زندگی و اعتقادات دینی خود را از روی آگاهی تحقیق و مطالعه انتخاب می كنند.

.

- از بستن كلیساها تا منع برگزاری جلسات عبادتی مسیحیان فارسی زبان

با وجود فشارها و تهدید حکومت، گرایش به مسیحیت در داخل ایران آنچنان بوده که برخی از كلیساها در شهرهای ایران كه عمومن فارسی زبانان در آن تجمع داشتند توسط نیروهای امنیتی پلمب و بسته شدند و حتی برخی دیگر از كلیساها از ورود مسیحیان فارسی زبان كه عمومن از ادیان دیگر به مسیحیت گرویدند جلوگیری کردند. برای نمونه كلیسای آشوری شهرآرا در تهران كه عمومن جمعیت آن را مسیحیان فارسی زبان تشكیل می دادند پس از تهدید مقامات امنیتی و با همكاری نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی ضمن بركناری كشیش آن كلیسا، جلسات عبادتی و پرستشی فارسی زبانان آن مكان را تعطیل نمودند.

پیش از این نیز در روزهای جمعه مراسم پرستشی كه بطور معمول با دعا و نیایش در كلیسای جماعت ربانی مركز در تهران برگزارمی گردید در تاریخ هشتم آبانماه ۱۳۸۸( سی ام اكتبر ۲۰۰۹) در اقدامی دیگر از سوی مقامات امنیتی، ضمن تهدید و فشار به مسئولان و مدیران آن كلیسا ، جلسات روزهای عصر جمعه كه بدلیل انبوه جمعیت در دو نوبت برگزار می شد را نیز تعطیل كردند.


اگر چه بدلیل همین محدودیت ها هر خانه ایماندار مسیحی در داخل كشور تبدیل به یك كلیسا شده است و حکومت نه تنها از فعالیت کلیساهای خانگی و کلیساهای فعال در کشور می هراسد بلکه حتی از کلیساهای قدیمی و آثار کهن که مربوط به تاریخ ایران هستند نیز در هراسند. تخریب كلیسای تاریخی در شهر كرمان که صدای هیچ مسئولی حتی نمایندگان با غیرت اقلیت های دینی در مجلس شورای اسلامی را در نیاورد؛ این ها نمونه ای از این برخوردهاست.


- کنترل نامحسوس فعالیت کلیساها

نویسنده محترمی که در مورد فعالیت کلیسای جماعت ربانی مركز در تهران این ادعاهای واهی را مطرح میكند به خوبی می داند كه كلیه فعالیت ها، برنامه ها و مراسم كلیسایی در ایران و بخصوص كلیسای جماعت ربانی بی شك تحت نظر نامحسوس و كنترل ماموران امنیتی و اطلاعاتی می باشد.

اگر چه نویسنده این جوابیه خود از پرورش یافتگان آن كلیساست اما به یقین آگاهیم كه تلاش مسئولان و مدیران و شبانان كلیسای جماعت ربانی همواره در هدایت و اداره كردن كلیسا بر اساس معیار و گفته كلام خداوند در انجیل مقدس بوده كه اشاره به این مطلب دارد: « بخاطر خداوند تسلیم هر منصب ی باشید که در میان انسانها مقرر گشته است، خواه پادشاه که مافوق همه است، خواه والیان، که مامور اویند تا بدکاران را کیفر دهند و نیکوکاران را تحسین کنند. ( اول پطرس باب ۲ آیه ۱۳ و ۱۴)


- کلیسا، مسجد نیست که از حکومت بودجه دریافت کند!

ادعا شده که کلیسای جماعت ربانی از فقر مالي جوانان بيكار به ویژه جوان‌هايي كه به دليل كمبود‌هاي مالي قادر به ازدواج نيستند و اغفال جواناني كه از نظر اعتقادي سست و در درجه پايين قرار دارند استفاده می کند. مفهوم این ادعا مشخص نیست. اما كلیساهای ایران عمومن از هیچگونه كمك دولتی برخوردار نیستند و كلیه هزینه های مالی آنها از سوی اعضا و ایماندارانی تامین می شود که بصورت هدیه و یا اهدای ده یك (طبق كلام خدا ) از درآمد خود را برای كار خدا و خدمت به آن كلیسا پرداخت می كنند. در حالی که کلیساها حتی برای تعمیرات , و هزینه های ساختمانی خود با بحران مالی روبرو هستند چگونه می توانند به مشكلات ازدواج و بیكاری و مسائل اقتصادی جوانان كشور بپردازند؟ آیا این گونه تفکرات از نوع فعالیت و نوع نگاه به برنامه های پیاده مساجد کشور سرچشمه نمی گیرد ،اهدای فقط 50 میلیارد تومان به مسجد جمکران از سوی رهبر جمهوری اسلامی فقط به جهت افزایش امكانات آن مسجد، و یا هزینه كلان ساخت مسجد در اروپا توسط سپاه پاسداران ! آیا اینگونه بودجه ها نمی تواند درد بسیاری از جوانان كشور ما را تسكین دهد و یا هزینه های دولتی بسیاركلان كه فقط برای كشاندن مردم به مساجد به این موضوع اختصاص داده شده است ؟

- علمای حوزه های علمیه از گرایش جوانان به مسیحیت می نالند

با گذشت سه ده از انقلاب اسلامی و با وجود میلیاردها تومان سرمایه گذاری برای تقویت و ترویج اسلام در بین مردم اوضاع حکومت در وضعیتی قرار گرفته که برای مقابله با مسیحیت، رو به ارعاب و تهدید و سرکوب درآورده و جالب آنکه دست آخر علمای حوزه های علمیه از گرایش جوانان به مسیحیت شب و روز می نالند. (محبت نیوز پیشتر در مقالات خود به این موضوع مفصل پرداخته است )

خروج جوانان ایرانی از اسلام حقیقتی است كه مسئولان و مقامات مذهبی كاملن به آن اعتراف دارند و سخنان و عملكرد مقامات امنیتی در این خصوص و راهكارهای سركوبگرانه كه نسبت به این موضوع در پیش گرفته اند خود حاكی از این واقعیت است.

گزارش بی پایه و اساس ادعای فعالیت تبلیغی کلیسای جماعت ربانی مركز در تهران که از نوع نگارش آن مشخص است که به قلم یکی از سربازان گمنام امام زمان در پی اهداف خاص و به منظور تحریك مسئولان امنیتی نگاشته شده، سناریویی نخ نما برای شعله ور کردن مسیحیت ستیزی است که نویسنده مطلب بدون هیچگونه استدلال منطقی سعی در شست و شوی ذهن مسئولان و مقامات حكومتی و خوش خدمتی به ساحت رژیم را دارد.

در ادامه این ادعاها و دیگر موارد كه در رسانه های وابسته به حكومت بارها منتشر شده است به نكات تكراری دیگری هم نیز از جمله موضوعات پناهندگی ، پخش كتاب و شب نامه و ... نیز اشاره داشت كه بدلیل طولانی شدن این مطلب « محبت نیوز» لازم نمی بیند تا به آن مجددن بپردازد.

tisdag 22 november 2011

 
ایمان حقیقی اعتماد کامل به خدا را به دنبال دارد!
 ولی اعتماد و توکل کامل به او کاریست بس دشوار! چرا؟ برای اینکه انسانها معمولا راه سهل و آسان اعتماد کردن بر احساسات خود را در پیش میگیرد تا راه دشوار اعتماد کردن بر خدا! در این صورت احساس دلسوز بحال خود، عصبانیت، احساس تلخی نسبت به خدا و دیگران، حتی بی ایمانی میتوانند سنگر محکمی بر ضد خدا در قلب او بر یا سازند و او را ا...ز بهر گرفتن از برکاتی که خدا میخواهد به او افاضه فرماید باز دارند.

در مشکلات، اعتماد کردن به خدا به ندرت بطور طبیعی در ما دیده میشود. سیستم دنیای اطراف ما، طبیعت انسانی و شیطان همه بر ضد ایمان به خدا کار میکنند! اگر در مواقعی که احساس میکنیم که برخدا توکل کنیم، قدرتهای فوق با تمام قوای خود بر ما می تازند تا ما را از داشتن چنین احساسی باز دارند. اعتماد با بکار بردن احساسات بوجود نمی آید بلکه کشمکشی است که مربوط به اراده ما میباشد. بدون بکارگرفتن اراده خود در اعتماد کردن بر خدا، حتمأ مشکوک و بدبین (نسبت به دوستی و نیکوکاری بشر) بار خواهیم آمد که متاسفانه این حالت منجر به بوجود آمدن احساس بی حوصلگی، بیطاقتی، ترس، دلهره، یاس و نا امیدی در ما خواهد شد.

بعضی اوقات مشکلترین قسمت از اعتماد کردن بر خدا، انتظار کشیدن برای دیدن نتیجه است. بنابراین برای رفع این مشکل به کتاب مقدس، تنها کتابی که در آن برای هر مشکل راه حلی وجود دارد، مراجعه میکنیم و در آن چنین می خوانیم:" برای خداوند منتظر باش و قوی شو، و دلت را تقویت خواهد داد. بلی منتظر خداوند باش" (مزمور27: 14) وقتی که احساس میکنیم که خدا از ما دور است، به خاطر آوریم که باید ایمان زندگی کنیم و نه با دیدار" (دوم قرنتیان5: 6- 7).

همچنین این قول خداوند را بیاد آوریم که میفرماید: " ترا هرگز رها نکنم و ترا ترک نخواهم نمود" (عبرانیان13: 5). خدا را شکر که او قبل از بنیاد عالم از مشکلات ما با خبر بود و راه علاجی بوسیله فرستادن روح القدس در ما فهماندن مفهوم آیات کلامش و دادن قدرت برای اجرای آنها به ما مهیا فرموده است. (خدا روح القدس را در کسی که با ایمان، عیسی مسیح را منجی و مولای خود بداند ساکن میگرداند

onsdag 16 november 2011

حیات جاودانی زندگی نو در عیسی مسیح

 حیات جاودانی زندگی نو در عیسی مسیح   


عیسی مسیح زنده هم اکنون بوسیله کلامش میفرماید:


" این که میگویم عین حقیقت است: هر که احکام مرا اطاعت کند هرگز نخواهد مرد (یوحنا8: 51)


در مورد عیسی مسیح زنده در اول قرنتیان 15: 20 میخوانیم" اما واقعیت اینست که مسیح از مرگ دوباره زنده شد. او نخستین فرد از میان کسانی که در روز قیامت زنده خواهند شد" در اینجا منظور زنده شدن بدن است، زیرا در اول پطرس 3: 18 میخوانیم " در زمانی که بدن مسیح در قبر گذاشته شد، روح او زنده ماند". بنابراین روح آنانی که ازآن مسیح هستند با مسیح زنده میماند تا در روز قیامت با بدنشان که در آنوقت زنده خواهد شد بپیوندد، همانگونه که روح زنده مسیح پس از 3 روز با بدن قیام کرده او بهم پیوست! در یوحنا14: 19 نیز در آخرین شبی که مسیح با شاگردانش بود فرمود: " پس از اندک زمانی جهان دیگر مرا نخواهد دید، اما شما مرا خواهید دید و چون من زنده ام، شما هم خواهید زیست". در این آیه، منظور از " جهان" کسانی هستند که به خدا (پدر، پسر و روح القدس) ایمان ندارند. و منظور از " شما " کسانی هستند که در نتیجه ایمان به مسیح، خدا از فیض مسیح که فرمود :" همه باید دوباره متولد شوند" یوحنا3: 7 آنان را روحا از نو میآفریند و زندگی جدیدی میبخشد تا این زندگی را صرف خدمت دیگران بنماید! این است مفهموم افسسیان 2: 10 که اساس زندگی مسیحی میباشد.


در مورد زیستن با مسیح، در یوحنا 11: 25 میخوانیم که عیسی مسیح میفرماید:" من قیامت و حیات هستم، کسی که بمن ایمان بیاورد حتی اگر بمیرد حیات خواهد داشت" که منظور همان زنده ماندن با اوست. باز در یوحنا5: 24 عیسی مسیح چنین میفرماید " هرکه به پیغام من گوش دهد و به خدا که مرا فرستاده است ایمان بیاورد، زندگی جاوید دارد و هرگز بخاطر گناهانش بازخواست نخواهد شد، بلکه از همان لحظه از مرگ ( هلاکت) نجات پیدا کرده به زندگی جاوید پیوسته است" اکنون بیایید با هم روراست باشیم. آیا واقعا ایمان داریم که خدا عیسی مسیح را به این دنیا فرستاد تا نجات دهنده گناهکارانی چون ما باشد؟


آیا ایمان داریم که او با قبول درد و شکنجه بسیار، به عوض هر یک از ما، بر روی صلیب جان فدا کرد و خون ریخت تا ما از گناه پاک شویم و در روز سوم از مردگان برخاست تا ما زندگی جدید و جاودان به ارمغان بگیریم؟ زیرا در غیر اینصورت، چون خدا عادل مطلق است، چاره ای نداریم جز اینکه تاوان گناهان خود را که همان هلاکت ابدی میباشد بپردازیم. کجا؟ در جایی که بقول مسیح در مرقس 9: 48" کرم ایشان نمیرد و آتش خاموش نشود" یا بعبارتی دیگر در جهنم سوزان در حالی که زنده و حساس میمانیم (عذاب جاودانی) .


باز در اول تسالونیکیان باب 5 آیه 10 میخوانیم" او (مسیح) جان خود را فدا کرد تا ما بتوانیم تا ابد با او زندگی کنیم، خواه به هنگام بازگشت او زنده باشیم، خواه نباشیم" هم اکنون بوسیله شنیدن (خواندن) آیاتی از کلام خدا، روح خدا که الهام کننده کلام خداست چشمان باطنی ما را روشن کرده است، اگر احیانا تا بهحال وقت نداشته ایم در اینباره فکر کنیم، آیا بهتر نیست تا وقتی باقی است به صدای کوبیدن در قلبهای خود بوسیله عیسی مسیح زنده گوش دهیم ( مکاشفه 3: 20) و در دل خود در دعا بحضور خدا برویم و به گناهان خود ( که منشاء همه آنها عدم اطلاعت از اوامر کلام خداست) اقرار کنیم و از آنها توبه کرده، درصدد جبران برائیم و با پشیمانی قلبی از خدا طلب آمرزش نماییم تا او گناهان ما را ببخشاید و" شادی نجات را به ما بازگرداند" مزمور51: 12 که در این صورت است که در اثر فیض بیکران مسیح؛ محبت خدای پدر و همراهی روح القدس، همواره با اطاعت از کلام خدا او را خشنود میسازیم و تا به ابد در رابطه شیرین روحانی با او بسر میبریم. شکر بر نامش


آمین

söndag 13 november 2011

کتاب ‌مقدس

کتاب ‌مقدس توسط انسانها نوشته شده است، ولی توسط افراد بخصوصی که از طرف خدا انتخاب شده بودند تا آنچه را که خدا مایل بود، بنویسند. بعبارت دیگر، انسانها کتاب ‌مقدس را به تنهایی ننوشته‌اند بلکه تمام قسمتهای کتاب ‌مقدس را خدا الهام نموده است. کلام خدا، در رسالۀ دوم تیموتاوس، فصل سوم، آیۀ ١٦می‌فرماید: "تمام کتاب ‌مقدس از الهام خدا است و برای تعلیم حقیقت، سرزنش خطا، اصلاح معایب و پرورش ما در نیکی مطلق مفید است،". و در رسالۀ دوم پطرس، فصل اول، آیۀ ٢١ می‌خوانیم که: ". . . هیچ پیشگوئی از روی نقشه و خواستۀ انسان به وجود نیامده ‌است، بلکه مردم تحت ‌تأثیر روح‌القدس کلام خدا را بیان نمودند". پس نویسندگان قسمتهای مختلف کتاب ‌مقدس، تحت الهام و تأثیر روح‌القدس، کتاب‌ مقدس را به رشتۀ تحریر درآوردند و به همین علت، کتاب ‌مقدس سرتاسر کلام خدا است.
خدا می‌خواست راجع به خودش، دربارۀ نقشه‌اش برای نجات ما انسانها از گناه، در مورد اینکه چگونه او را بشناسیم و خداپسندانه زندگی کنیم، و همچنین دربارۀ اموری که در آینده واقع خواهد شد با ما سخن بگوید. خدا می‌خواست که ما یک نسخۀ اصلی از افکار و ایده‌ها و نقشه‌های خوب او را در دست داشته باشیم، به همین خاطر سخن گفت و انبیاء و رسولانی که خدا تعیین نموده بود از او الهام گرفتند و قسمتهای مختلف کتاب ‌مقدس را نوشتند. درست است که انسانها نگارنده بودند، ولی خداوند مؤلف یا نویسندۀ اصلی کتاب‌مقدس است. وقتی گفته می‌شود که ما بایستی به آنچه کتاب ‌مقدس می‌فرماید گوش بدهیم، منظور این نیست که ما فقط شنوندۀ خوبی باشیم، بلکه خدا می‌خواهد ما برطبق کتاب ‌مقدس عمل و زندگی کنیم، چونکه کلام و سخن خودش می‌باشد.
اگر شما به وجود خدا اعتقاد دارید، باورکردن این دو حقیقتی که برایتان ذکر می‌کنیم نباید خیلی سخت باشد. اولاً، خدا با ما انسانها از طریق کتاب ‌مقدس سخن گفته است. دوماً، آنچه که خدا فرموده، بسیار مهم و حياتی است.
در خاتمه، خوب است به این موضوع مهم توجه داشته باشیم که کتاب ‌مقدس، این کتاب قدیمی، در طول زمان از محک آزمایشهای مختلف گذشته و بدون هیچگونه خطا و اشتباه محفوظ مانده است. در طول تاریخ بشریت، هیچ کتاب و نوشته‌ای وجود نداشته است که مثل کتاب ‌مقدس بر زندگی انسانها تاثیر گذاشته باشد و یا همانند آن معتبر بوده باشد. سایر کتب و نوشتجات، می‌آیند و می‌روند، ولی کتاب ‌مقدس یعنی کلام خدا، تا ابد باقی می‌ماند. عیسی‌ مسیح، خداوند و منجی ما، در مورد کلام خود که کلام خدا است چنین فرمود: "آسمان و زمین از بین خواهند رفت اما سخنان من هرگز از بین نخواهد رفت" (انجیل متی، فصل ٢٤: آيۀ ٣٥).

måndag 7 november 2011

عيسی مسيح يگانه راه رستگاری



يگانه راه رستگاری حدود يکهزار و هشتصد سال قبل از ميلاد مسيح، يعقوب پيامبر در خواب نردبانی را ديد که برزمين برپا شد. آن نردبان سرش به آسمان می‌رسيد و فرشتگان خدا بر آن صعود و نزول می‌کردند (سفر پيدايش ٢٨ : ١٢). نردبانی که يعقوب در خواب مشاهده کرد و زمين را به آسمان متصل می‌نمود، همانند راه مستقيمی است که به خدا منتهی می‌گردد. پيامبران اين راه را از دور ديدند و ايمان داشتند که روزی بين انسان گناهکار... و خدای مقدس چنين راهی برقرار خواهد شد.
عيسی مسيح يگانه راه رستگاری
عيسی مسيح، تنها راهی است که به خدا منتهی می‌شود و همانند نردبانی که يعقوب در خواب ديد، زمين را به آسمان متصل نموده است. انبياء با هدايت روح خدا در باره او پيشگوئی نمودند و مسيح برطبق پيشگوئيهای انبياء از باکره متولد شد، به خاطر گناه بشر بر روی صليب مرد، در روز سوم با بدنی غيرفانی و پرجلال دوباره زنده گشت و سپس به عالم بالا برده شد و در عاليترين جايگاه افتخار نشست.
عيسی مسيح، يگانه راه رستگاری می‌باشد. کلام خدا می‌فرمايد: "در هيچکس ديگر، رستگاری نيست و در زير آسمان هيچ نامی جز نام عيسی به مردم عطا نشده است تا بوسيله آن نجات يابيم" (کارهای رسولان ٤: ١٢). مابين خدای حقيقی و انسان يک راه بيشتر وجود ندارد و اين راه، عيسی مسيح می‌باشد. مسيح فرمود: "من راه و راستی و حيات هستم، هيچکس جز بوسيله من نزد پدر نمی‌آيد" (يوحنا ١٤: ٦). مسيح از ازل با خدا بود و در ماهيت و ذات کاملاً با خدا همانند می‌باشد. اما او برای رستگار نمودن انسان، جلال و شکوه آسمانی خود را کنار گذاشت و به شکل انسان در ميان ما زندگی کرد. مسيح، خدای ناديده را بطور کامل آشکار کرد و با مرگ خود بر صليب، جريمه گناه جهانيان را پرداخت نمود. شخصيت منحصر بفرد مسيح، از دو طبيعت کامل الهی و انسانی برخوردار است. مسيح، انسان کامل و خدای کامل می‌باشد، بهمين علت او تنها واسطه در ميان خدا و انسان است.
چطور می‌توان رستگار شد؟
ابتدا بايد با فروتنی بپذيريم که گناهکار هستيم. کلام خدا می‌فرمايد: "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند" (روميان ٣: ٢٣). چنانچه خود را با مسيح بی‌گناه، که چهره ديدنی خدای ناديده است مقايسه کنيم، بخوبی می‌فهميم که گناهکاريم. سپس بايد از گناه توبه کرده، عيسی مسيح خداوند را که بعد از مرگ دوباره زنده شد، بعنوان نجات دهنده خود بپذيريم و از او بخواهيم تا با خونش که بر روی صليب ريخته شد، قلب گناه‌آلود ما را بشويد و آنرا پاک نمايد. کلام خدا می‌فرمايد: "زيرا خدا مسيح را بعنوان وسيله‌ای برای آمرزش گناهان، که با ايمان به خون او بدست می‌آيد، در مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زيرا در گذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا در اين زمان، عدالت خدا کاملاً به ثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عيسی ايمان می‌آورد نيک می‌شمارد" (روميان ٣: ٢٥ و ٢٦).
هر کس به مسيح، که پس از مرگ زنده شد ايمان بياورد، قلبش از گناه پاک می‌شود، روح خدا در وجودش ساکن می‌گردد و زندگی جاويد می‌يابد. رستگاری يا نجات، هديه بی‌نظيری است که بمحض اينکه به مسيح ايمان آورید به شما عطا می‌گردد. يقيناً خدا مايل است همه آدميان هديه رستگاری يا نجات را دريافت نمايند. اما اين هديه موقعی به انسان داده می‌شود که شخصاً آنرا از مسيح زنده درخواست کند.
حق‌جوی عزيز، آيا مايلی هديه رستگاری را از خداوند بخشنده دريافت کنی؟ کلام خدا می‌فرمايد: "زيرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که عيسی، خداوند است و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس از مرگ زنده ساخت نجات خواهی يافت" (روميان ١٠: ٩).
مسيح زنده منتظر تصميم شماست. به او روی آور که رستگار خواهی شد

ورود دوچرخه های اسلامی برای حل مشكلات شرعی


برای طراحی این دوچرخه، چها.ر ماه وقت صرف شده تا مشکلات شرعی که برای دوچرخه عنوان می‌شد، رفع شود.
به گزارش «محبت نیوز» رئیس هیأت مدیره یکی از شرکت‌های طراح دوچرخه برای بانوان، در گفت‌و‌گو با خبرنگار «تابناک» اظهار داشت: برای طراحی این دوچرخه، چهار ماه وقت صرف شده تا مشکلات شرعی که برای دوچرخه عنوان می‌شد، رفع شود و با توجه به نیاز‌های جسمی بانوان، یک تغییر عمده نیز در دوچرخه‌ها صورت گرفت و کمی برقی شده‌اند.
اگر برای تولید این طرح کمک شود، تا دو ماه آینده شاهد ورود دوچرخه‌های اسلامی در سطح شهر خواهیم بود.
.

fredag 4 november 2011

جوانی در کاشان 90 دقیقه بعد از مرگ زنده شد

جوانی در کاشان 90 دقیقه بعد از مرگ زنده شد

به گزارش فارس از کاشان، ‌به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان رامین بنایی مدیر مجتمع بیمارستانی شهید بهشتی کاشان اظهار داشت: این بیمار که به علت ابتلا به عفونت استخوانی در بخش عفونی بیمارستان بستری بود، به طور ناگهانی دچار قطع تنفس و کاهش هوشیاری می‌شود.
به گفته وی، با وجود انجام 48 دقیقه عملیات احیا برای این بیمار، از سوی تیم احیا، مرگ حتمی او اعلام شد.
وی تصریح کرد: زمانی که پرستار بخش برای گرفتن نوار قلب پایانی پس از احیا، برای مستندسازی مرگ حتمی به سراغ بیمار می‌رود، ضربان نبض وی را احساس و بازگشت مجدد وی به زندگی را اعلام می‌کند.
بنایی گفت: هم‌اکنون این بیمار به زندگی عادیی بازگشته و ادامه حیات می‌دهد.
استاندارد جهانی عملیات احیا حداکثر 45 دقیقه است.


torsdag 3 november 2011

تاریخچه درخت کریسمس را می دانید ؟

تاریخچه درخت کریسمس را می دانید ؟
سنت درخت کریسمس، به آلمان قرن شانزدهم میلادی و زمانی که مسیحیان، درختان تزیین شده را به خانه های خود آوردند، برمیگردد. همچنین در آن زمان عده ای هرمهایی از چوب میساختند و آنرا با شاخه های درختان همیشه سبز و شمع تزیین میکردند.


به تدریج رسم استفاده از درخت کریسمس در بخشهای دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا کرد. در سال 1841، انگلستان، پرنس آلبرت (Prince Albert)، شوهر ملکه ویکتوریا (Queen Victoria) با آوردن درخت کریسمس به کاخ ویندسور (Windsor) و تزیین آن با شمع، شیرینی، میوه و انواع آب نبات، استفاده از درخت را به چیزی مد روز مبدل کرد.
واضح است که خانواده های ثروتمند انگلیسی به سرعت از این مد پیروی کردند و با ولخرجی تمام به تزیین درخت میپرداختند. در سالهای 1850، این تزیینات شامل عروسک، لوازم خانه مینیاتوری، سازهای کوچک، جواهرات بدلی، شمشیر و تفنگ اسباب بازی، میوه و خوراکی بود.


بسیاری از آمریکاییهای قرن نوزدهم، درخت کریسمس را چیزی غریب میدانستند و اولین درخت کریسمس در آمریکا، مربوط به سال 1830 است که آنهم توسط ساکنان آلمانی پنسیلوانیا به نمایش گذاشته شده بود. این درخت برای جلب کمکهای مردمی برای کلیسای محلی برپا شده بود. در سال 1851، چنین درختی در محوطه خارجی یک کلیسا برپا شد اما وجود آن برای ساکنان این قصبه بسیار توهین آمیز و نوعی بازگشت به بت پرستی به شمار می آمد و آنها خواستار جمع کردن تزیینات شدند.


در حدود سالهای 1890، لوازم تزیینی کریسمس از آلمان وارد میشد و درخت کریسمس به تدریج در ایالات متحده محبوبیت میافت. جالب است که اروپاییان از درختان کوچکی که حدود 1 تا 1.5 متر طول داشتند استفاده میکردند در حالی که آمریکاییان درختی را میپسندیدند که تا سقف خانه برسد.


در اوایل قرن بیستم، آمریکاییان درختهای کریسمس را بیشتر با لوازم تزیینی دست ساز خودشان تزیین میکردند اما بخشهای آلمانی/آمریکایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینیهای کوچک بادامی ادامه میدادند.
کشف برق، به ساخته شدن چراغهای کریسمس انجامید و امکان درخشش را برای درختان به ارمغان آورد. پس از آن دیدن درختان کریسمس در میدان شهرها به یک منظره آشنای این ایام مبدل شد و تمام ساختمانهای مهم-چه شخصی و چه دولتی- با برپا کردن یک درخت، به اسقبال تعطیلات کریسمس میرفتند.
در تزیین درختهای کریسمس اولیه، به جای مجسمه فرشته در نوک درخت، از فیگورهای پریهای کوچک- به نشانه ارواح مهربان- یا زنگوله و شیپر- که برای ترسانیدن ارواح شیطانی به کار میرفت- استفاده میشد.
در لهستان، درخت کریسمس با مجسمه های کوچک فرشته، طاووس و پرندگان دیگر و تعداد بسیار زیادی ستاره، پوشیده میشد. در سوئد، درخت را با تزیینات چوبی که با رنگهای درخشان رنگ آمیزی شده اند و فیگورهای کودک و حیوانات از جنس پوشال و کاه تزیین میکنند. دانمارکیها، از پرچمهای کوچک دانمارک و آویزهایی به شکل زنگوله، ستاره، قلب و دانه برف استفاده میکنند. مسیحیان ژاپنی بادبزنها و فانوسهای کوچک را ترجیح میدهند.
تزیین درخت در اوکراین نیز بسیار جالب است، آنها حتما در تزیین درخت خود از عنکبوت و تار عنکبوت استفاده میکنند و آنرا خوش یمن میدانند، زیرا بنا بر یک افسانه قدیمی، زنی بی چیز که هیچ وسیله ای برای تزیین درخت و شاد کردن فرزندان خود نداشت، با غصه به خواب میرود و هنگام طلوع خورشید متوجه میشود که درخت کریسمس خانه اش با تار عنکبوت پوشیده شده است و این تارها با دمیدن خورشید به رشته های نقره مبدل شده

سه کلید زندگی

سه کلید زندگی

افکار خود را عوض کن


بدون تغییرفکر ، تغییر زندگیت امکان پذر نیست

افسسیان22:4ــ24

شکست وپیروزی در فکرت شروع می شود

دوم قرنتیان3:10ــ5

فکرت رابا کلام خدا یکی کن

مزمور2:1ــ3

زبان خود را عوض کن


در زبان تو قدرت موت و حیات هست

امثال 21:18

زبانت نشانۀ قلب و افکار تو است

متی34:12ــ37

زبانت را با کلام خدا یکی کن

افسسیان18:5ـ19


اعمال خود را عوض کن

با ایمان عمل کن نه با احساسات

دوم قرنتیان7:5

درانجام آنچه درست است خسته نشو مطمئن باش نتیجه خواهی گرفت

غلاطیان9:6

اعمالت را با کلام خدا یکی کن

افسسیان 18:5ــ19

onsdag 2 november 2011

زندگی تحت اختيار مسيح

در مورد زندگی مسيحی، دو عقيدۀ اشتباه در ميان بعضی از مسيحيان وجود دارد که مختصراً به هر يک اشاره می‌کنيم. عده‌ای عقيده دارند که چون عيسی مسيح را در زندگی خود پذيرفته‌اند، بايد سعی و کوشش فراوان نمايند تا زندگی خداپسندانه‌ای را بر اساس تلاشهای شخصی خودشان داشته باشند.
عده‌ای ديگر نيز معتقدند که چون مسيح وارد زندگی آنها شده، ديگر لازم نيست که هيچ کاری برای داشتن يک زندگی خداپسندانۀ مسيحی انجام دهند. اين دو عقيده ظاهراً درست بنظر می‌رسند، اما اگر عميق‌تر به آنها توجه کنيم می‌فهميم که هر کدام ضعفی اساسی دارد. برای پی‌بردن به اين ضعف‌ها، قسمتهائی از کلام خدا را برايتان ذکر می‌کنيم. در نامه‌های پولس رسول به روميان و غلاطيان به اين آيات بر‌می‌خوريم: "می‌دانم که در من يعنی در طبيعت نفسانی من جائی برای نيکوئی نيست، زيرا اگرچه ميل به نيکی کردن در من هست ولی قدرت انجام آنرا ندارم" (روميان فصل هفتم، آيۀ ١٨). "من با مسيح مصلوب شده‌ام بطوريکه ديگر آنکه زندگی می‌کند من نيستم، بلکه مسيح است که در من زندگی می‌کند و در خصوص اين زندگانی جسمانی‌ای که من اکنون دارم، فقط بوسيلۀ ايمان به پسر خدا که مرا محبت کرد و جان خود را بخاطر من داد زندگی می‌کنم" (غلاطيان فصل دوم، آيۀ ٢٠). "زيرا انجيل نشان می‌دهد که خدا چگونه آدميان را کاملاً نيک می‌شمارد و اين پايه ايمان و بر ايمان بنا شده است چنانکه کتاب مقدس می‌فرمايد: مرد نيکو بوسيلۀ ايمان خواهد زيست" (روميان فصل اول، آيۀ ١٧).
در واقع، اگر بخواهيم فقط به سعی و کوشش خودمان تکيه کنيم، نمی‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم، و اگر بگوئيم که برای داشتن چنين زندگی‌ای هيچ کاری لازم نيست انجام دهيم، باز هم نمی‌توانيم زندگی‌ خداپسندانه‌ای داشته باشيم. حالا بايد بپرسيم که، چطور می‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم؟ پاسخ صحيح اين است که، زندگی خداپسندانه زندگی‌ای است که کاملاً تحت اختيار مسيح باشد. ما گناهکار و محکوم به مرگ ابدی بوديم، چون به عيسی مسيح ايمان نداشتيم. اما هنگامی که به او ايمان آورديم، از گناهان خود آمرزيده و پاک شديم و روح خدا در وجودمان ساکن شد. حالا که روح خدا در وجود ما است، می‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم بشرط اينکه مطيع روح خدا باشيم. قدرت و توانائی انسانی ما محدود است، اما قدرت و توانائی الهی روح‌القدس که در درون ما می‌باشد نا‌محدود است. پس ما با تکيه بر توانائی و تلاشهای خودمان نمی‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم، اما اگر دائماً از روح پاک خدا پيروی کنيم، زندگی ما تحت اختيار مسيح و يقيناً خداپسندانه است.
مردم دنيا را از لحاظ روحانی می‌توان به اين سه گروه تقسيم کرد: غير مسيحيان، مسيحيان نفسانی و مسيحيان روحانی. گروه اول يا غير مسيحيان، افرادی هستند که قلبشان با خون مسيح از گناه پاک نشده است و روح‌القدس در وجودشان ساکن نيست. اين اشخاص صاحب زندگی جاودان نمی‌باشند و سرنوشت وحشتناکی خواهند داشت. کلام خدا در اول قرنتيان فصل دوم، آيۀ ١٤ در بارۀ اين اشخاص می‌فرمايد: "کسی که روحانی نيست نمی‌تواند تعاليم روح خدا را بپذيرد، زيرا به عقيدۀ او اين تعاليم پوچ و بی‌معنی هستند و در واقع چون تشخيص اين گونه تعاليم محتاج به بينش روحانی است، آنها نمی‌توانند آنرا درک کنند". کسی که به مسيح ايمان نياورده و روح‌القدس در وجودش ساکن نشده است، نمی‌تواند تعاليم روح پاک خدا را بفهمد. چنين شخصی در راههای کج اين دنيا راه می‌رود و دستخوش شهوات جسمانی و اسير تمايلات و افکار نفسانی خود می‌باشد. تمام غيرمسيحيان بايد توجه داشته باشند که انسان در نظر خدا گناهکار است. کلام خدا در روميان فصل سوم، آيۀ ٢٣ می‌فرمايد: "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند". و در روميان فصل ششم، آيۀ ٢٣ می‌فرمايد: ". . . مزدی که گناه می‌‌دهد موت است. . .". بله، همۀ انسانها گناه کرده‌اند و مزد گناه انسان، موت، يعنی جدائی از خدا می‌باشد.
حق‌جوی عزيز، اگر شما هنوز آمرزش گناهان خود را از خدا دريافت نکرده‌‌ای، بدان که عيسی مسيح بی‌گناه، مظهر خدای قدوس، خون پاکش برای آمرزش گناهان بسياری بر صليب ريخته شد و تنها خون ريخته شدۀ او، می‌تواند قلب شما را از گناه پاک نمايد. شايد بپرسی، چرا عيسی مسيح؟! چون فقط مسيح از ازل با خدا بود و می‌بايست برای آمرزش گناهان ما و شما بر روی صليب بميرد. فقط مسيح کاملاً بی‌عيب و بی‌گناه بود و گناه، در ذات و طبيعت او و در زندگی‌اش وجود نداشت. فقط مسيح می‌توانست خود را بوسيلۀ روح جاودانی به خدا تقديم کند. و فقط مسيح سه روز پس از مرگ دوباره زنده شد و تا ابد زنده خواهد بود. پس، فقط عيسی مسيح خداوند، قادر است مسير زندگی انسان گناهکار را از دوزخ به آسمان تغيير بدهد. بنا براين، وقت را تلف نکن و همين حالا شخصاً مهمترين تصميم را در زندگی‌ات بگير و عيسی مسيح خداوند را بعنوان نجات دهندۀ خود بپذير. چطور؟ به خدا اعتراف کن که گناهکار و طالب هديۀ نجات می‌باشی. خون مسيح را که بر روی صليب ريخته شد، بعنوان جريمۀ گناهانت بپذير. به عيسی مسيح خداوند، که برصليب مرد، پس از مرگ روحاً و جسماً از مردگان قيام نمود و زنده است، قلباً اعتماد کن. آنگاه بعنوان يک ايماندار مسيحی، او را پيروی نما و بر طبق کلامش زندگی کن.
گروه دوم يعنی مسيحيان نفسانی، اشخاصی هستند که به مسيح ايمان دارند اما زندگی آنها بطور کامل تحت اختيار مسيح نيست. در اول قرنتيان فصل سوم، آيۀ ٣ در بارۀ اين اشخاص می‌فرمايد: "چون شما هنوز هم نفسانی هستيد . . .". اين افراد به عوض اينکه مطيع روح خدا باشند و به ياری روح‌القدس خواهشهای نفس را پايمال کنند، گول شيطان را خورده و اختيار خود را به دست هوسهای خود می‌دهند. اين اشخاص بجای اينکه دائماً به اوامر خدا گوش داده و زندگی پاک و خداپسندانه‌ای داشته باشند، زندگی‌‌شان شبيه کسانی است که به اين دنيا تعلق دارند. گدائی را در نظر بگيريد که با پسر يگانۀ پادشاه آشنا می‌شود و به قصر پادشاه راه می‌يابد. پادشاه بخاطر پسرش، آن گدا را به فرزندی خود می‌پذيرد و بدين ترتيب آن گدا از تمام مزايای فرزند پادشاه بودن بهره‌مند می‌شود. اما بعد از گذشت مدتی، آن گدای سابق هوس می‌کند سری به خيابانهای کثيف بزند و با ساير دوستانش گدائی کند. پس او از قصر پادشاه بيرون می‌رود و مشغول گدائی می‌شود! اين شخص با وجود اينکه قانوناً از تمام مزايای فرزند پادشاه بودن بهره‌مند شده است عملاً از اين مزايا استفاده نمی‌کند.
برادران و خواهران مسيحی، ما و شما از نظر روحانی گدا بوديم، اما در اثر ايمان و اعتماد به مسيح، لطف خدا شامل حال ما گرديد و حالا فرزندان او هستيم. خدا مايل است فرزندانش دائماً او را اطاعت کنند و از برکاتش لبريز باشند. اما متأسفانه بعضی از مسيحيان، مثل کسانی که به خدا تعلق ندارند زندگی می‌کنند و بهمين دليل زندگی‌شان پاک و خداپسندانه نيست. حالا بخوبی متوجه شديد که مسيحيان نفسانی چه کسانی هستند؟ شايد بعضی از شما که اين مقاله را می‌خوانيد جزو همين اشخاص باشيد. اگر اينطور است می‌خواهيم سؤالی از شما بکنيم. آيا زندگی در قصر پادشاه بهتر از گدائی کردن در خيابانهای کثيف نيست؟ فرزندان خدا، می‌بايست خود را از اعمال گناه‌آلود جدا سازند. ما مسيحيان بايد از روح‌القدس پيروی کنيم و زندگی ما بطور کامل تحت اختيار مسيح باشد. اگر هر فرد مسيحی بياری روح خدا، اعمال جسمانی را سرکوب کند، ميوه‌های روح‌القدس در زندگی او بخوبی ديده می‌شوند. ثمرات روح‌القدس بر اساس غلاطيان فصل پنجم، آيات ٢٢ و ٢٣ عبارتند از: محبت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خيرخواهی، وفاداری، فروتنی و خويشتن‌داری.
خوب است که اکنون در حضور پدر آسمانی خود زانو بزنيد و گناهان خود را به او اعتراف کنيد. کلام خدا در اول يوحنا فصل اول، آيۀ ٩ می‌فرمايد: "اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماييم، می‌توانيم اطمينان داشته باشيم که او ما را می‌بخشد و از هر ناراستی پاک می‌سازد. اين کار خدا کاملاً منصفانه و درست است، زيرا عيسی مسيح برای شستن و پاک کردن گناهان ما، جان خود را فدا کرده است". از اين به بعد، پيوسته تحت فرمان روح‌القدس بسر ببريد و بهيچوجه خواهشهای نفس را ارضاء نکنيد. کلام خدا به ايمانداران به مسيح در روميان فصل دوازدهم، آيۀ ١ می‌فرمايد: ". . . بدنهای خود را بعنوان قربانی زنده و مقدس که پسنديدۀ خداست به او تقديم کنيد . . .". بله، شايسته است در مقابل آن کاری که خدا برای شما کرده است اينطور او را عبادت و خدمت کنيد.
گروه سوم يعنی مسيحيان روحانی، اشخاصی هستند که زندگی‌شان کاملاً تحت اختيار مسيح است. کلام خدا دربارۀ اين اشخاص می‌فرمايد: "شخص روحانی هر چيز را تشخيص می‌دهد و درک می‌کند . . ." (اول قرنتيان فصل دوم، آيۀ ١٥). مسيحيان روحانی، مطيع روح خدا می‌باشند و کسانيکه مطيع روح خدا هستند در فکر چيزهای روحانی می‌باشند و زندگی آنان خداپسندانه است. کلام خدا در غلاطيان فصل پنجم، آيۀ ١٧ می‌فرمايد: "تمايلات نفسانی بر‌خلاف روح‌القدس و آرزوهای روح‌القدس بر‌خلاف طبيعت نفسانی است و اين دو مخالف يکديگرند، بطوريکه شما نمی‌توانيد آنچه را دلتان می‌خواهد انجام دهيد". در کلام خدا به ما مسيحيان توصيه شده است که به اوامر روح پاک خدا گوش دهيم. وقتی ما روح پاک خدا را اطاعت می‌کنيم و می‌خواهيم چيزهای خوبی را که او به ما می‌گويد انجام دهيم، اميال طبيعی ما به مخالفت می‌پردازند. اين دو نيرو، مدام در ما در حال کشمکش هستند و می‌خواهند بر ارادۀ ما مسلط شوند. بر اساس کلام خدا اعمال طبيعت نفسانی عبارتند از: "زنا و انحرافات جنسی و بی‌عفتی، بت‌پرستی و جادوگری و احضار ارواح، دشمنی و دو بهم زنی، کينه‌توزی و خشم، خودخواهی و نفع‌طلبی، شکايت و انتقاد و بهانه‌جويی، در اشتباه دانستن ديگران و بر حق شمردن خود و اعضای گروه خود، حسادت و آدمکشی، مستی و عياشی و چيزهايی از اين قبيل" (غلاطيان فصل پنجم، آيات ١٩ تا٢١). شخصی که زندگی‌اش کاملاً تحت اختيار مسيح است، خواهشهای نفس را ارضاء نمی‌کند بلکه همواره به اوامر روح‌القدس گوش می‌دهد و اطاعت می‌نمايد. اگر روح خدا منشأ زندگی ما است، لازم است که هدايت او را در تمام قسمتهای زندگی خود بپذيريم.
برادر و خواهر گرامی، خدا مايل است تمام کسانی که عيسی مسيح را بعنوان يگانه منجی خود پذيرفته‌اند، زندگی خود را بطور کامل تحت اختيار او قرار دهند. پولس رسول در نامه به کولسيان نوشت: "پس همانطوری که روزی مسيح عيسی را بعنوان خداوند خود پذيرفتيد اکنون هميشه در اتحاد با او زندگی کنيد. در او ريشه بگيريد و رشد کنيد. همانگونه که تعليم يافتيد در ايمان استوار باشيد و در ستايش خدا برای ديگران نمونه باشيد" (کولسيان فصل دوم، آيات ٦ و ٧).
اميدواريم با خواندن اين مقاله متوجه شده باشيد که زندگی تحت اختيار مسيح چه نوع زندگی‌ای است. دعای ما اين است که، تمام خوانندگان غير مسيحی، از راه ايمان به عيسی مسيح خداوند، صاحب زندگی جاويد شوند و او را با سرسپردگی پيروی کنند. همچنين، تمام مسيحيان نفسانی نيز به گناهان دانستۀ خود اعتراف کنند و زندگی خود را بطور کامل تحت اختيار مسيح بگذارند و دائماً از روح پاک خدا پيروی کنند. و بالاخره، تمام خوانندگانی که مسيحی روحانی هستند به هيچوجه خواهشهای نفس را ارضاء نکنند و پيوسته مطيع روح خدا و از روح‌القدس پر و لبريز باشند.