måndag 31 december 2012



GOTT NYTT ÅR 
HAPPY NEW YEAR 
سال نو مسیحی را به تما می دوستان ایماندارم تبریک می گویم ،فیض مسیح با شما باشد 

fredag 28 december 2012




دعا میکنم سال جدید پراز فیض وبرکت برای شما باشد .

د ر بیان لذت بند گی خدا .

خدا یا . یک بار دیگر سخن خواهم گفت . نمی توانم خاموش بمانم .خداوند .

وسرور و سلطان خود را که بر عرش خانه دارد خواهم گفت .


مزمو ر 21 . 19 خداوند نیکویی تود ر حق مطیعانت چه عظیم است .

تو بموقع د ر حضور مردم . رحمت خود را به آنها نشان خواهی داد .


آما تو نزد آنا ن که دوستت می دارند نشا ن خواهی داد .چه هستی ؟

نزد آنا ن که از جا ن و دل بندگی ات می کنند ؟ حضور و مراقبت همیشگی تو از عاشقا نت همانا لطف و محبت پدرا نه توست .

که بما قوت قلب میدهد. و مظهر اعلای محبت تو آن بود که وقتی هستی نداشتم .

مرا خلق کردی . وآنگاه که به راه گناه رفتم به جانب بند گی آت بر گرداندی .

و عشق بخودت را بمن آموختی . ای چشمه ساز عشق ازلی از تو چه می توانم گفت ؟

چگونه ترا بفرا موشی میتوانم سپرد ؟ که حتی آن زمان که فاسد و گمراه گشته بودم .

مرا با برزگواری بیاد آوردی ؟ تو بالا تر از همه امید و آرزوهایم .

بر بنده ات شفقت ورزید ه ای . ورای همه استحقاق من . لطف و دوستی عطایم کرد ه ای .

این لطف تو را چگونه جبران توانم کرد ؟ همانطور که داود میگو ید .


مزمور 116 . 12 اما اینک در برابر خوبیهایی که خدا وند برای من کرده است چه می توانم باو بدهم .؟

زیرا همه کس را هنوز این فیض نرسیده که شناخت ترا پیدا کنند .

آیا بندگی من از تو که تما م کاینات باید د ر مقابل تو زانو بزنند امری عجیب است ؟ نه .

اینکه من ترا میخواهم خدمت کنم . نباید برای من چندان مهم جلوه کند .

بلکه آنچه پر اهمیت د ر این دنیای شگرف است آ ن است ک تو مرا . این بنده بی نوا و نا لایق را به خدمتگزاری خود .

شایسته دیدی واو را د ر میان بندگا ن محبوب بحساب آوردی . همه آنچه را که دارم و نیز خویشتنم از آن توست .

اول قرنتیان 4 .7 چرا اینقد ر به خود می بالید ؟ مگر هر چه دارید از خدا نیافته اید ؟

پس د ر این صورت چرا طوری رفتار می کنید که گویی با تلا ش خودتان چیزی را کسب کرده اید ؟

د ر واقع و طبق کلا م این ما نیستیم که ترا خد مت میکنیم .

بلکه این تو هستی که ما را خد مت میکنی .

متی 20 . 28 چنانکه پسر انسان نیامد تا مخدوم شود بلکه تا خد مت کند .

آسمان و زمینی که از برای استفاده آ دمی آفریدی . چشم انتظار به اراده تو می دوزند و هر روز قانون ترا گردن می نهند .

حتی این نیز چیزی نیست .زیرا تو قرشتگا ن را نیز به خد مت ما آدمیا ن گماشته ای .

اما برتر از همه اینها . آن است که تو خود در برابر انسان کمر خد مت خم می کنی و خویشتن را باو وعده داده ای .

این همه لطف و محبت بی شما ر را چگونه جبران توان کرد ؟

ای کاش می توانستم همه روز های حیا تم را در خد مت وفا دارانه به تو سپری کنم .

ای کاش توان فرهاد بود حتی به قدر یک روز . تو را چنان که شایسته است .خد مت گذارم .

زیرا هر چه پرستش و تقدیس و ستایش ابدی است . تنها ترا باید .


مکاشفه 4 .11 ای خداوند . خدای ما . تو سزاوار جلال و عزت و قدرتی .

زیرا که آفرید گار همه چیز تویی .

و همه چیز به خواست تو وجود یا فت و به خواست تو آفرید ه شد .

تو بحق خداوندگا ر منی و من بنده بینوا تو که باید با همه توانم بندگی ات کنم و هرگز از ستایشت خسته و ملول نگردم .

این شوق من و آرزوی من است . استدعا می کنم که کاستی هایم را بر طرف کنی .

برای ما افتخار و عزتی عظیم است و مانند پولس رسول بگویم .محض خاطرت هر آنچه غیر تو را خوار بشماریم .

زیرا آنان را که با رغبت به خد مت تو در آمد ه اند . فیضی عظیم خواهد رسید .

کسانی که گواراترین و شیرین ترین تسلا های روح القدس را در یا فت می کنند .

که به عشق تو از همه خوشیها ی تن چشم پوشیده اند .

آنان که محض خاطر تو به راه باریک گام نهاده وجملگی منافع دنیوی را فرو گذاشته اند .

روحشان به آزادی حقیقی نایل خواهد شد .فقط فیض توست که آدمی را به حقیقت .

آزاد و پاک می گرداند . چشم انتظار به اراده تو می دوزم و هر روز قانون ترا گردن می نهم

وهنوز بسیار چیز ها هست که باید بیاموزم .

آنچه را که می بینم بما می آموزد .تا به خالق خود در مورد چیز های که نمی بینم اعتماد کنم


فیض مسیح با شما .

torsdag 20 december 2012

می سرایم

می سرایم


بازداشت کشیش ایرانی مقیم امریکا ،همچنان بلاتکلیف در زندان اوین


.کشیش "سعید عابدینی" 32 ساله و تبعه امریکا می باشد، وی از نوکیشان مسیحی است که برای دیدار خانواده اش به ایران سفر کرده بود که توسط ماموران امنیتی بازداشت و همچنان بلاتکلیف در بازداشتگاه زندان اوین بسر می برد.
به گزارش « محبت نیوز» خبرگزاری فاکس خبر داد که "کشیش سعید عابدینی" که بهمراه همسر و دوفرزند خود ساکن آمریکا می باشند، نامبرده برای دیدار از والدین و اقوام خود که به ایران سفر کرده بود توسط نیروهای امنیتی لباس شخصی بازداشت شد .
"سعید عابدینی" از نوکیشان مسیحی است که سالها پیش در ایران به مسیحیت گرویده بود .
همسر ایشان، نغمه عابدینی ساکن امریکا در این باره گفت : « سعید زمانی که در ایران بسر می بُرد با ایمان و گرویدن به مسیحیت از منظر جمهوری اسلامی خود تبدیل به یک مجرم شد».
این گزارش می افزاید " سعید عابدینی " در ماه جولای 2012 ، همسر و فرزندانش را در امریکا ترک کرد تا به دیدار خانواده اش به ایران برود و کار انسان دوستانه ای را که سالها پیش برای ساختن یک پرورشگاه برای کودکان بی سرپرست در ایران شروع کرده بود را ادامه و به اتمام رساند.
به گفته همسر ایشان، وی پس از سفری کوتاه به یکی از کشورهای هم جوار در حال بازگشت به ایران بود که پس از آن به امریکا نزد همسر و فرزندانش بازگردد که در همین حین نیروهای امنیتی و بازرسی، اتوبوس حامل ایشان را در نزدیکی مرز ایران و ترکیه متوقف کردند و ماموران پس از شناسایی ایشان، پاسپورت وی را ضبط و خود وی را نیز مورد بازجویی شدید قرار دادند.
پس از توقیف پاسپورت ایشان، وی بدستور مقامات امنیتی برای هفته ها اجازه خروج از خانه را نداشته و پس از آن طی تماسی با اداره گذرنامه جویای وضعیت گذرنامه توقیفی خود شد که به ایشان گفته شده ، پرونده وی به سپاه ( اطلاعات ) ارجاع داده شده است.
- بازرسی از منزل پدری
بنا بر گزارش دریافتی، در روز چهارشنبه، 5 مهرماه 1391 ، پنج تن از مأمورین امنیتی لباس شخصی به منزل خانه پدری کشیش سعید عابدینی در تهران مراجعه و ضمن تفتیش و بازرسی و ضبط تمامی وسایل شخصی ایشان خود وی را نیز بازداشت نمودند.
همچنین گفته می شود دستگاه قضایی برای آزادی موقت وی قرار وثیقه 500 میلیون تومانی صادر کرد، اما با تلاش فراوان و آماده کردن این وثیقه از سوی خانواده ایشان، گویا مقامات قضایی از قبول وثیقه خودداری کرده و از تداوم بازداشت ایشان خبر دادند. و مسئولان از هر گونه پاسخی در این زمینه خوداری کردند.
بر همین اساس نامبرده همچنان در بازداشتگاه زندان اوین در بازداشت بسر می برد.
به گفته وکیل آقای عابدینی، پس از بازداشت این کشیش مسیحی، وی را به شدت مورد بازجویی قرار داده و در بازجویی ها نیز وی را بدلیل تغییر و ترک دین از اسلام به مسیحیت به مرگ تهدید کردند. وکیل ایشان همچنین افزود: مقامات امنیتی برای آزادی این کشیش مسیحی پیش شرطی را قرار دادن که ایشان باید اول تعهدنامه ای را امضا کرده که طی آن تمامی فعالیت های رسمی خود را در ارتباط با کلیساهای خانگی متوقف نمایند و در عوض دولت از اتهامات ایشان بخاطر فعالیت های کلیسایی چشم پوشی خواهد کرد و در آنصورت به ایشان اجازه خواهند داد که کشور را ترک کند.
لازم به ذکر است که وزارت امور خارجه ایالات متحده طی بیانیه تازه‌ای به افرادی که دارای تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی هستند در مورد سفر به ایران هشدار داد و از آنها خواست تا در انجام سفرهای غیر ضروری به ایران احتیاط کنند.
بیانیه‌ای که روز جمعه ۱۷ آذر، هفتم دسامبر، بر روی وب‌سایت خود منتشر کرد نوشت که «برخی عناصر در ایران هم‌چنان نسبت به ایالات متحده رویه‌ای خصمانه دارند و در نتیجه آن، شهروندان آمریکایی ممکن است حین مسافرت یا اقامت در ایران با آزار و اذیت و یا بازداشت مواجه شوند.»

میلاد مقدس عیسی مسیح


میلاد مقدس عیسی مسیح 

(تجسم خداوند) (اول یوحنا 4:2)

مقدمه :

ما امروز جمع شده ایم تا تجسم خداوندمان عیسی مسیح را جشن بگیریم و چقدر جای خوشحالی است که همان خدای مجسم شده طبق وعده اش بین ماست (متی 18:20) تا امروز هم ما را ملاقات کند (اشعیا باب 6) و اراده اش را در زندگیهایمان انجام دهد. دعا کنیم که خداوند امروز در ما کار کند. 
(دعا)

بخش اصلی:

1- داستان میلاد:

یک زوج معمولی به اسم مریم و یوسف باهم دیگر نامزد بودند و قرار بود که باهم ازدواج کنند ، که یک اتفاق عجیب و استثنایی رخ داد. جبرائیل فرشته بر مریم باکره ظاهر شد و گفت : "ای تو فیض یافته ، خداوند با توست و تو در بین زنان مبارک هستی ، نترس ، تو پسری خواهی زایید و نام او را عیسی (یعنی نجات دهنده) خواهی نهاد ، او بزرگ خواهد بود و پسر حضرت اعلی خوانده خواهد شد و پادشاهی او پایان نخواهد داشت." (لوقا 1 آیات 28 تا 33) وقتی مریم این را شنید سئوالی بسیار منطقی کرد.او گفت :" که این چگونه خواهد شد چون من باکره هستم و مردی مرا لمس نکرده است " و فرشته به او گفت :"روح القدس بر تو می آید و قوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند از اینرو آن مولود مقدس و فرزند خدا خواهد بود." (لوقا 1:35) و مریم فروتنانه در حالیکه نمی فهمید چه در او می گذرد گفت :"من کنیز خدا هستم."
بعد از آن مریم پیش الیصابات مادر یحیی رفت که 6 ماه قبل از او به طور معجزه آسای حامله شده بود و 3 ماه باهم بودند (لوقا 1:56) و خدا را پرستش کردند.(لوقا 1 آیات 42 تا 55)
وقتی یوسف از ماجرای حامله شدن مریم باخبر شد احتمالا خیلی ناراحت شد (متی 1:19) ، با اینکه مریم احتمالا موضوع را برای او توضیح داده است ولی او نمی توانست آن را باور کند و او متواضعانه به جای اینکه به فکر مجازات و سنگسار مریم باشد ، خواست او را را رها کند ، در این فکرها بود که فرشته در خواب بر یوسف آشکار شد و گفت : "از ازدواج با مریم مترس ، زیرا آنچه در او قرار دارد از روح القدس است و این همان پیشگویی اشعیایی نبی (7:14) 700 ق م است که اینک باکره حامله شده ، پسری خواهد زایید و او را عمانوئیل یعنی خدا با ما می نامند." (متی 1:23)
اطاعت بعنوان درس مهمی است که ما می توانیم از مریم و یوسف در میلاد مسیح یاد بگیریم.
وقتی زمان آن رسید که عیسی (خدای کامل که خدای کامل و انسان کامل شد) از مریم باکره مادر خداوندمان عیسی مسیح (لوقا 1:43) بدنیا بیاید ، یوسف چون از بیت لحم شهر داود (طبق پیشگویی اشعیا 11:1 و میکاه 5 :2) بود به فرمان پادشاه برای سرشماری همراه مریم به آنجا رفت ، احتمالا برای اینکه بسیاری به این شهر آمده بودند جایی برای استراحت و وضع حمل مریم پیدا نشد ، بنابرین در آخوری محقر و احتمالا کثیف مسیح به دنیا آمد ، این پیغام نیز برای ما مهم است که امروز هم مسیح می تواند در قلبهای کثیف و گناه آلود ما ساکن و به ما قلبی تازه ببخشد (حزقیال 18:31 – دوم قرنتیان 5:17) ، به قول جان میلتون اگر عیسی هزاران بار دیگر متولد گردد و هزاران بار دیگر معجزات بکند و هزاران بار مصلوب گردد و قیام کند ولی در قلب ما وارد نگردد هیچ فایده ای برای ما ندارد.
بعد از تولد مسیح فرشتگان پیغام خوش تولد منجی را به ساده ترین افراد جامعه آن زمان یعنی شبانان رساندند . کلام خدا می گوید که شب بود (لوقا 2:8) و شب ، تاریکی و سرما نشانه گناه و ناامیدی است و پیغام کریسمس پیغام امید برای ناامیدان و آزادی برای گناهکاران است. فرشته به شبانان گفت :"بشارتی برایتان دارم که برای تمامی قوم است ، امروز در شهر داود نجات دهنده ای به دنیا آمد که مسیح خداوند است. " (لوقا 2 آیات 10 و11) و ناگاه گروهی عظیم از فرشتگان آمدند و سرود معروف «خدا را در اعلی علیین جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد.» (لوقا 2:14) را سرایدند. شبانان وقتی به آخور رسیدند و عیسی و مریم و یوسف را دیدند ، عیسی را پرستیدند و اخبار این رویداد را به همه بشارت دادند، آنها نمی توانستند بی تفاوت بمانند ، با اینکه آنها فقط نوزادی را دیدند که گریه می کرد ولی شاید می دانستند این همان پسری است که در اشعیا 9:6 خدای قدیر و سرور سلامتی و عجیب و مشیر نامیده شده است.
با تولد مسیح ، ستاره ای هدایتگر مجوسینی دانش دوست از امتها شد تا نشانگر این باشد که این نجات برای همه قشر مردم می باشد ، مجوسین نیز وقتی به مسیح رسیدند او را پرستیدند و هدایای خود را تقدیم کردند (متی 2:11) .
همانطور که در زمان مصلوب شدن و قیام او شاهد حضور فرشتگان و اتفاقاتی در طبیعت (مثل تاریک شدن هوا و زلزله هستیم ) در زمان میلاد او نیز فرشتگان حضور داشتند و ستاره ای در آسمان با درخشش باعث هدایت شد.
مردمی که با این رویدادها برخورد کردند ، بعضی ها مثل هیرودس دشمنی کردند ، بعضی ها مثل فریسیان و کاتبان با اینکه اشاره تورات را در مورد محل تولد مسیح فهمیدند، بی تفاوت ماندند و بعضی نیز مثل یوسف و مریم ، شبانان و مجوسین به آن ایمان آوردند .