fredag 28 december 2012


دعا میکنم سال جدید پراز فیض وبرکت برای شما باشد .

د ر بیان لذت بند گی خدا .

خدا یا . یک بار دیگر سخن خواهم گفت . نمی توانم خاموش بمانم .خداوند .

وسرور و سلطان خود را که بر عرش خانه دارد خواهم گفت .


مزمو ر 21 . 19 خداوند نیکویی تود ر حق مطیعانت چه عظیم است .

تو بموقع د ر حضور مردم . رحمت خود را به آنها نشان خواهی داد .


آما تو نزد آنا ن که دوستت می دارند نشا ن خواهی داد .چه هستی ؟

نزد آنا ن که از جا ن و دل بندگی ات می کنند ؟ حضور و مراقبت همیشگی تو از عاشقا نت همانا لطف و محبت پدرا نه توست .

که بما قوت قلب میدهد. و مظهر اعلای محبت تو آن بود که وقتی هستی نداشتم .

مرا خلق کردی . وآنگاه که به راه گناه رفتم به جانب بند گی آت بر گرداندی .

و عشق بخودت را بمن آموختی . ای چشمه ساز عشق ازلی از تو چه می توانم گفت ؟

چگونه ترا بفرا موشی میتوانم سپرد ؟ که حتی آن زمان که فاسد و گمراه گشته بودم .

مرا با برزگواری بیاد آوردی ؟ تو بالا تر از همه امید و آرزوهایم .

بر بنده ات شفقت ورزید ه ای . ورای همه استحقاق من . لطف و دوستی عطایم کرد ه ای .

این لطف تو را چگونه جبران توانم کرد ؟ همانطور که داود میگو ید .


مزمور 116 . 12 اما اینک در برابر خوبیهایی که خدا وند برای من کرده است چه می توانم باو بدهم .؟

زیرا همه کس را هنوز این فیض نرسیده که شناخت ترا پیدا کنند .

آیا بندگی من از تو که تما م کاینات باید د ر مقابل تو زانو بزنند امری عجیب است ؟ نه .

اینکه من ترا میخواهم خدمت کنم . نباید برای من چندان مهم جلوه کند .

بلکه آنچه پر اهمیت د ر این دنیای شگرف است آ ن است ک تو مرا . این بنده بی نوا و نا لایق را به خدمتگزاری خود .

شایسته دیدی واو را د ر میان بندگا ن محبوب بحساب آوردی . همه آنچه را که دارم و نیز خویشتنم از آن توست .

اول قرنتیان 4 .7 چرا اینقد ر به خود می بالید ؟ مگر هر چه دارید از خدا نیافته اید ؟

پس د ر این صورت چرا طوری رفتار می کنید که گویی با تلا ش خودتان چیزی را کسب کرده اید ؟

د ر واقع و طبق کلا م این ما نیستیم که ترا خد مت میکنیم .

بلکه این تو هستی که ما را خد مت میکنی .

متی 20 . 28 چنانکه پسر انسان نیامد تا مخدوم شود بلکه تا خد مت کند .

آسمان و زمینی که از برای استفاده آ دمی آفریدی . چشم انتظار به اراده تو می دوزند و هر روز قانون ترا گردن می نهند .

حتی این نیز چیزی نیست .زیرا تو قرشتگا ن را نیز به خد مت ما آدمیا ن گماشته ای .

اما برتر از همه اینها . آن است که تو خود در برابر انسان کمر خد مت خم می کنی و خویشتن را باو وعده داده ای .

این همه لطف و محبت بی شما ر را چگونه جبران توان کرد ؟

ای کاش می توانستم همه روز های حیا تم را در خد مت وفا دارانه به تو سپری کنم .

ای کاش توان فرهاد بود حتی به قدر یک روز . تو را چنان که شایسته است .خد مت گذارم .

زیرا هر چه پرستش و تقدیس و ستایش ابدی است . تنها ترا باید .


مکاشفه 4 .11 ای خداوند . خدای ما . تو سزاوار جلال و عزت و قدرتی .

زیرا که آفرید گار همه چیز تویی .

و همه چیز به خواست تو وجود یا فت و به خواست تو آفرید ه شد .

تو بحق خداوندگا ر منی و من بنده بینوا تو که باید با همه توانم بندگی ات کنم و هرگز از ستایشت خسته و ملول نگردم .

این شوق من و آرزوی من است . استدعا می کنم که کاستی هایم را بر طرف کنی .

برای ما افتخار و عزتی عظیم است و مانند پولس رسول بگویم .محض خاطرت هر آنچه غیر تو را خوار بشماریم .

زیرا آنان را که با رغبت به خد مت تو در آمد ه اند . فیضی عظیم خواهد رسید .

کسانی که گواراترین و شیرین ترین تسلا های روح القدس را در یا فت می کنند .

که به عشق تو از همه خوشیها ی تن چشم پوشیده اند .

آنان که محض خاطر تو به راه باریک گام نهاده وجملگی منافع دنیوی را فرو گذاشته اند .

روحشان به آزادی حقیقی نایل خواهد شد .فقط فیض توست که آدمی را به حقیقت .

آزاد و پاک می گرداند . چشم انتظار به اراده تو می دوزم و هر روز قانون ترا گردن می نهم

وهنوز بسیار چیز ها هست که باید بیاموزم .

آنچه را که می بینم بما می آموزد .تا به خالق خود در مورد چیز های که نمی بینم اعتماد کنم


فیض مسیح با شما .

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar