fredag 23 december 2011

یورش لباس شخصی ها به کلیسای جماعت ربانی اهواز

یورش لباس شخصی ها به کلیسای جماعت ربانی اهواز

هجوم به کلیسای جماعت ربانی اهواز و بازداشت کشیش و خادمان آن در آستانه کریسمس

ماموران لباس شخصی همه حاضران در محل جلسه هفتگی کلیسا حتی کودکان خردسال شرکت کننده در کانون شادی را دستگیر کردند. شبان کلیساو همسرش در بازداشت هستند.
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان از اهواز، روز جمعه دوم دی ماه برابر 23 دسامبر ، ساعت 11 صبح ، وقتی که جلسه سرویس هفتگی کلیسای جماعت ربانی اهواز در جریان بود ، ماموران اداره اطلاعات آن شهر با چند دستگاه اتومبیل به آن کلیسا هجوم بردند.
این ماموران که با لباس شخصی بودند همه حاضران در جلسه حتی بچه های کوچک را که در کلاس مخصوص کانون شادی کلیسا بودند بازداشت نمودند. آنها ابتدا تلفنهای موبایل همه افراد حاضر در کلیسا را گرفتند و بعد تمام اتاقها را مورد بازرسی قرار دادند.
ماموران از این محل چند دستگاه کامپیوتر ، کلیه دستگاههای صوتی و تصویری متعلق به کلیسا و صدها جلد کتاب مسیحی را خارج نمودند . حاضران در جلسه کلیسا را نیز با دو دستگاه مینی بوس از جلسه پرستشی هفتگی به مقصد نامشخصی بیرون بردند.
عده ای از ماموران لباس شخصی مجهز به اسلحه و بی سیم پس از خارج کردن ایمانداران در محل ساختمان کلیسا واقع در خیابان سوم کیانپارس باقی ماندند و تا ساعتها به بازرسی دقیق محل مشغول بودند.
مطابق گزارشات دریافتی همه ایمانداران بازداشت شده چند ساعت بعد آزاد شدند ولی "کشیش فرهاد سبک روح" شبان این کلیسا و همسرش خانم شهناز به همراه دو تن از خادمان کلیسا به نامهای دیوید و ناصر همچنان در بازداشت به سر می برند.
ماموران موبایلهای افراد آزاد شده را نیز پس نداده اند و از آنها خواسته اند که بعدا در زمانی که به اطلاعشان رسانده خواهد شد می توانند برای پس گرفتن موبایلهای خود مراجعه کنند.
از محل نگهداری کشیش فرهاد و همسرش به همراه 2 خادم کلیسا و علت دستگیری آنها هنوز خبری در دست نیست.
از حدود یک ماه قبل فشارها از طریق احضار و بازجوئی و تعقیب مسیحیان به خصوص در شهرستانهای کشور بالا گرفته بود. انتظار این وجود داشت که امسال نیز مانند سال گذشته باردیگر نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در آستانه کریسمس دست به اقداماتی علیه ایمانداران مسیحی بزنند. سال گذشته در همین ایام هجوم همه جانبه ای به فعالان مسیحی در تهران ، اهواز ، اصفهان ، مشهد و چند شهر دیگر کشور شد. هنوز حداقل دوتن از بازداشتیهای شناخته شده دی ماه سال گذشته به اسامی نورالله قبیتی زاده و فرشید فتحی به ترتیب در زندانهای کارون اهواز و اوین تهران در بازداشت به سر می برند.
شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به محض دریافت اخبار تکمیلی درباره این حادثه ، هموطنان را در جریان جزئیات بیشتر واقعه قرار خواهد داد.

måndag 19 december 2011

عيسى مسيح چگونه متولد شد و چه كرد؟

عيسى مسيح چگونه متولد شد و چه كرد؟
 دوست گرامى؛ اكنون به مهمترين قسمت شرح ايمان مسيحى ميرسيم و آن عبارتست از اينكه مسيح كيست و رابطه او با خدا و انسان چيست.
ولى اول خلاصه اى از شرح زندگى او را بر روى زمين كه در اناجيل چهارگانه يافت ميشود ذكر خواهم نمود.
يك روز جبرائيل فرشته به دختر باكره اى كه مريم نام داشت اطلاع داد كه داراى پسرى خواهد شد كه بايد نام او را عيسى بگذارد. او پسر حضرت اعلى ناميده خواهد شد و سلطنت او جاودانى خواهد بود (لوقا 1 : 26 –38). اين واقعه عبارت بود از انجام پيشگويى اشعيا نبى كه بيش از هفتصد سال قبل از آن فرموده بود: "باكره حامله شده پسرى خواهد زاييد..."  (اشعيا 7 : 14) بعداً عيسى در شهر كوچكى نزديك اورشليم به نام بيت الحم؛ جايى كه داود هزار سال قبل به دنيا آمده بود؛ متولد گرديد. تولد عيسى در بيت لحم بوسيله ميكا نبى كه نظير اشعيا بيش از هفتصد سال قبل از ميلاد مسيح زندگى ميكرد پيشگويى شده بود" و تو اى بيت لحم افراته؛ اگر چه در هزاره هاى يهودا كوچك هستى؛ از تو براى من كسى بيرون خواهد آمد كه بر قوم من اسرائيل حكمرانى خواهد نمود و طلوعهاى او از قديم و از ايام ازل بوده است" (ميكا 5 : 2) هنگام تولد او فرشته اى اين واقعه را به چوپانان نزديك بيت لحم اعلام كرد و چنين گفت:"...اينك بشارت خوشى عظيم به شما ميدهم كه براى جميع قوم خواهد بود كه امروز براى شما در شهر داود نجات دهنده اى كه مسيح خداوند باشد متولد شد"  (لوقا 2 : 10 و 11). مريم زن يوسف نجار شد و يوسف سرپرستى عيسى را در كودكى بعهده گرفت. عيسى هم در زمان جوانى در شهر ناصره كه در آنجا بزرگ شده بود به شغل نجارى اشتغال داشت. تا سى سالگى هيچگونه تعليمى نداد و هيچ معجزه اى ننمود و مردم نمى دانستند كه او همان مسيح موعود است كه در انتظارِ هستندعيسى مسيح چگونه متولد شد و چه كرد؟
 دوست گرامى؛ اكنون به مهمترين قسمت شرح ايمان مسيحى ميرسيم و آن عبارتست از اينكه مسيح كيست و رابطه او با خدا و انسان چيست.
ولى اول خلاصه اى از شرح زندگى او را بر روى زمين كه در اناجيل چهارگانه يافت ميشود ذكر خواهم نمود.
يك روز جبرائيل فرشته به دختر باكره اى كه مريم نام داشت اطلاع داد كه داراى پسرى خواهد شد كه بايد نام او را عيسى بگذارد. او پسر حضرت اعلى ناميده خواهد شد و سلطنت او جاودانى خواهد بود (لوقا 1 : 26 –38). اين واقعه عبارت بود از انجام پيشگويى اشعيا نبى كه بيش از هفتصد سال قبل از آن فرموده بود: "باكره حامله شده پسرى خواهد زاييد..."  (اشعيا 7 : 14) بعداً عيسى در شهر كوچكى نزديك اورشليم به نام بيت الحم؛ جايى كه داود هزار سال قبل به دنيا آمده بود؛ متولد گرديد. تولد عيسى در بيت لحم بوسيله ميكا نبى كه نظير اشعيا بيش از هفتصد سال قبل از ميلاد مسيح زندگى ميكرد پيشگويى شده بود" و تو اى بيت لحم افراته؛ اگر چه در هزاره هاى يهودا كوچك هستى؛ از تو براى من كسى بيرون خواهد آمد كه بر قوم من اسرائيل حكمرانى خواهد نمود و طلوعهاى او از قديم و از ايام ازل بوده است" (ميكا 5 : 2) هنگام تولد او فرشته اى اين واقعه را به چوپانان نزديك بيت لحم اعلام كرد و چنين گفت:"...اينك بشارت خوشى عظيم به شما ميدهم كه براى جميع قوم خواهد بود كه امروز براى شما در شهر داود نجات دهنده اى كه مسيح خداوند باشد متولد شد"  (لوقا 2 : 10 و 11). مريم زن يوسف نجار شد و يوسف سرپرستى عيسى را در كودكى بعهده گرفت. عيسى هم در زمان جوانى در شهر ناصره كه در آنجا بزرگ شده بود به شغل نجارى اشتغال داشت. تا سى سالگى هيچگونه تعليمى نداد و هيچ معجزه اى ننمود و مردم نمى دانستند كه او همان مسيح موعود است كه در انتظارِ هستند

onsdag 30 november 2011

 ای پدر آسمانی نام تو مقدس باد
ملکوت تو بیاید
و اراده تو آنچنان که در آسمان است،بر زمین نیز کرده شود
بخواهید تا به شما داده شود بجوئید تا بیابید،در بزنید تا به روی شما باز شود زیرا هرکه چیزی بخواهد بدست خواهد آوردو هرکه بجوید خواهد یافت


خداوندا مرا پاک کن ودلم را طاهر گردا ن و سینه ام را بگشا و بر زبانم ستایش تو را جاری گردان زیرا که نیرویی نباشد بجز خداوند مهربان و عزیز من خدارا دوست دارم
بشارت که از کلمه تبشیر به معنی گسترانیدن خبر خوش گرفته شده است، یکی از ارکان اصلی ایمان مسیحی است. آخرین کلامی که از عیسی مسیح در گوش شاگردان طنین‌ افکند این بود: «شما در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامره و تا دورترین نقاط جهان شاهدان من خواهید بود» (اعمال ۱:۸). در متی باب ۲۸ آیه ۱۹ نیز می‌خوانیم
ای پدر آسمانی ،ای عشق جاودانه با همه ی وجودم وبا تمامی قلب و روحم می پرستمت، دوستت دارم به خاطر محبتت،به خاطر گذشتت، به خاطر صبرت...
خدایا مرا از آرامش ملکوتی خود سیراب ساز.بمن قدرتی عنایت فرما تا در برابر دشمنی،عشق عرضه کنم.در برابر زخم زبان ،گذشت کنم.در برابر شک و تردید ،ایمانم افزایش یابد.در برابر نومیدی ها ،امیدوار گردم.در برابر تاریکی ،روشنایی یابم.در برابر اندوه ،شادمان بشوم.



تنها خواهش‌ من‌ از خداوند این‌ است‌ كه‌ اجازه‌ دهد تمام‌ روزهای‌ عمرم‌ در حضور او زیست‌ كنم‌ و در خانه‌ او به‌ او تفكر نمایم‌ و جمال‌ او را مشاهده‌ كنم‌. ۵ در روزهای‌ سخت‌ زندگی‌، او مرا در خانه‌ خود پناه‌ خواهد داد، مرا حفظ‌ خواهد كرد و بر صخره‌ای‌ بلند و مطمئن‌ استوار خواهد ساخت‌.
خدا میخواهد همه مردم نجات یابند و به معرفت راستی بگرایند

måndag 28 november 2011

تعميد مسيحی

عيسی مسيح فرمود: "هر که احکام مرا قبول کند و مطابق آنها عمل نمايد او کسی است که مرا دوست دارد . . ." (يوحنا ١٤: ٢١).
عيسی مسيح قبل از صعود خود به آسمان، به شاگردانش فرمود: "پس برويد و همه ملتها را شاگرد من سازيد و آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعميد دهيد" (متی ٢٨: ١٩). از همان زمانی که مژده (١) به مردم اعلام شد، عده‌ای به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ، دفن و رستاخيز (٢) او ايمان آوردند و نجات يافتند. سپس ايمانداران در آب تعميد گرفتند. در روز پنطيکاست، در حدود سه هزار نفر، خبر خوش نجات را که بوسيله پطرس رسول اعلام گرديد، پذيرفتند و در آب تعميد گرفتند (فصل دوم کارهای رسولان).
تعميد مسيحی چيست؟
در زبان اصلی کتاب انجيل شريف، يعنی در زبان يونانی، برای عمل تعميد، فعل baptizo (٣) بکار برده شده است که به معنای غوطه‌ور شدن يا فرو‌بردن در زير آب می‌باشد. کتاب انجيل شريف به چندين نوع تعميد از قبيل تعميد يحيی، تعميد روح‌القدس و تعميد ايمانداران در آب اشاره می‌کند. هدف از تهيه اين مقاله، تشريح تعميد ايمانداران مسيحی می‌باشد.
تعميد ايماندار در آب، اين موضوع را تأييد می‌کند که تعميد گيرنده، هديه نجات را از راه ايمان به عيسی مسيح خداوند، که بعد از مرگ نيابتی (٤) خود، روحاً و جسماً زنده شد، دريافت کرده است و ميل دارد مطابق احکام خداوند و نجات دهنده خود زندگی کند.
چه کسانی می‌توانند در آب تعميد بگيرند؟
الف – شاگردان عيسی مسيح (متی ٢٨: ١٩).
ب – پذيرندگان مژده نجات (کارهای رسولان ٢: ٤١).
ج – مردان و زنان ايماندار (کارهای رسولان ٨: ١٢).
فقط کسانی که با مسيح متحد شده‌اند يعنی ايمانداران واقعی به عيسی مسيح می‌توانند در آب تعميد بگيرند. وقتی کتاب انجيل شريف را مطالعه می‌کنيم، متوجه می‌شويم که به ايمانداران دستور داده شده است که در آب تعميد بگيرند (متی ٢٨: ١٩، کارهای رسولان ٢: ٣٨ و ١٠: ٤٨). بنابراين برای همه ايمانداران به عيسی مسيح ضروری است که از امر خداوند و نجات دهنده خود اطاعت کنند و در آب تعميد بگيرند
تعميد در آب چه مفهومی دارد؟
تعميد در آب به هيچ وجه باعث نجات تعميد گيرنده نمی‌شود، به همين دليل بايد بعد از نجات شخص و بمنظور اطاعت از مسيح صورت گيرد. تعميد در آب آئينی است که نشان می‌دهد زندگی تازه‌ای در شخص شروع شده است. فرو‌رفتن در آب و بيرون آمدن از آب، روشی است که مفاهيم روحانی رساله پولس رسول به روميان ٦: ١ تا ٥ را آشکار می‌سازد. به اين ترتيب که فرو‌رفتن در آب، نشانه مردن نسبت به گناه و بيرون آمدن از آب، نشانه رستاخيز و زندگی جديد در مسيح است.
پس تعميد در آب دلالت بر اين موضوع می‌کند که تعميد گيرنده با مسيح در مرگ و رستاخيزش متحد شده است. تعميد در آب اعلام عمومی اين مطلب است که تعميده گيرنده نجات يافته است و می‌خواهد عيسی مسيح را پيروی کند. واضح است که افراد خردسال که قادر نيستند مژده نجات را درک کنند و آنرا بپذيرند و پيش ديگران به ايمان خود اعتراف کنند، نبايد بوسيله آب تعميد بگيرند (٥).
تعميد در آب چگونه بايد انجام شود؟
فرمول تعميد در آب در انجيل متی ٢٨: ١٩ ذکر شده است. شخص تعميد دهنده بايد خودش نيز مانند فرد تعميد گيرنده، ايماندار واقعی باشد و به نام پدر و پسر و روح‌القدس عمل تعميد را انجام دهد، يعنی اينکه فرد تعميد گيرنده را با توجه به معنای فعل يونانی baptizo کاملاً در آب فرو‌ببرد.
در کتاب انجيل شريف نوشته شده است: "عيسی پس از تعميد، فوراً از آب بيرون آمد . . ." (متی ٣: ١٦). ". . . او و فيليپس داخل آب رفتند و فيليپس او را تعميد داد. وقتی از آب بيرون آمدند . . ." (کارهای رسولان ٨: ٣٨ و ٣٩).
دوست گرامی:
آيا عيسی مسيح خداوند را بعنوان نجات دهنده شخصی خود پذيرفته‌ايد؟ اگر پاسخ شما به اين سؤال مثبت است، لازم است يادآوری نمائيم که سؤال ديگری نيز برای شما مطرح می‌باشد. آيا بعد از دريافت هديه نجات، امر خداوند و نجات دهنده خود عيسی مسيح را اطاعت کرده و در آب تعميد يافته‌ايد؟ اگر پاسخ شما به سؤال دوم منفی است، تشويقتان می‌کنيم به کليسائی که از تعاليم کتاب مقدس اطاعت می‌کند بپيونديد و در آب تعميد بگيريد.
"فيض خدا با همه آنانی باد که خداوند ما عيسی مسيح را با محبتی بی‌پايان دوست دارند. آمين" (افسسيان ٦: ٢٤).
(١) مژده، يعنی خبر خوش نجات يا انجيل که شامل شخص عيسی مسيح خداوند، پسر خدا (مرقس ١: ١) و واقعيت مرگ، دفن و رستاخيز او (اول قرنتيان ١٥: ٣ و ٤) می‌باشد.
(٢) رستاخيز، به معنای زنده شدن دوباره مسيح می‌باشد که بر اساس کتاب انجيل شريف، سه روز پس از مرگ او واقع گرديد (متی ٢٨: ٦، اول قرنتيان ١٥: ٤).
(٣) فعل baptizo، معمولاً موقعی توسط يونانيان بکار برده می‌شد که آنها برای برداشتن آب و يا ساير مايعات، ظرفی را در داخل ظرف ديگری فرو‌می‌بردند.
(٤) مرگ نيابتی مسيح، معنايش اين است که مسيح پاک و بی‌گناه، بخاطر بشر گناهکار، يعنی در راه ما و بجای ما بر روی صليب مرد (روميان ٥: ٨).
(٥) در کتاب انجيل شريف، تعميد کودکان بوسيله آب تأييد نشده است. البته وقف کردن کودکان به خدا، که با تعميد بوسيله آب کاملاً متفاوت است، کار خوبی است زيرا والدين و کليسا را متعهد می‌سازد تا برای کودکان دعا کرده و تدارک روحانی ببينند.

söndag 27 november 2011



کلیسای ن.امرئی واقع در بلژیک بصورتی طراحی شده است که فقط از یک زاویه مخصوص بصورت کلیسا نمایان خواهد شد. در بقیه زوایا تقریبا چیزی از کلیسا مشخص نیست.





.

1-church-b

. .

.

.

.

 

onsdag 23 november 2011

ادعای بی اساس فعالیت تبلیغی كلیسای جماعت ربانی از سوی سربازان گمنام !



گزارش بی پایه. و اساس و ادعای فعالیت تبلیغی کلیسای جماعت ربانی مركز در تهران که از نوع نگارش آن پیداست که به قلم یکی از سربازان گمنام و در پی اهداف خاص و به منظور تحریك مسئولان امنیتی نگاشته شده، سناریویی نخ نما برای شعله ور کردن مسیحیت ستیزی در ایران است.



سه شنبه, 01 آذر 1390

آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز» : خبر نویسان رسانه های وابسته به حكومت مذهبی جمهوری اسلامی كه گویا درقالب سربازان گمنام تنها از روی عادت به گزافه گویی می پردازند، در ادامه جریان مسیحیت ستیزی خود ادعا کرده اند که "كليساي جماعت رباني مركز" در تهران برای جذب جوانان مسلمان به دین مسیحیت به شدت تبلیغ و كاروان‌هاي مسيحيت تبشيري (!) را به سطح كشور اعزام می کند. به نوشته این سایت های خبری، اعضاي كليساي جماعت رباني مركز از مسيحيان تندرویی مي‌باشند كه به شگردهای مختلف سعي در عضوگيري و تغيير دين جوانان مسلمان دارند و تلاش مي‌نمايند چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی را در دنیا تخریب و جوانان را كه از «فقر مالي و بيكاری» رنج می برند با «دادن وعده پناهندگي در كشور‌هاي ديگر» اغفال کنند. به ادعای خبرنویسان این سایت ها این مبلغین با کمک غول های رسانه ای آمریکا سعی دارند تا از جمهوری اسلامی چهره ای بسيار خشن در مجامع بين‌المللي ارائه دهند !

طرح این قبیل ادعاهای تکراری از سوی مزد بگیران رسانه های وابسته به نظام كه گویا این بار نه به شكل خبر بلكه در محتوای ارائه گزارش به مسئولان و نهادهای امنیتی تنظیم و به رشته تحریر در آمده است خود حكایت دیگری دارد.

ارائه اینگونه خبر نویسی مغرضانه نسبت به مسیحیت و مسیحیان ایران در جملاتی مشابه در حالیست که از رهبر جمهوری اسلامی، علما و روحانیون گرفته تا مسئولان بلند پایه و مقامات وابسته به سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی، تمام قد برای مقابله با گسترش مسحیت در ایران تلاش می کنند.

- نتیجه پیاده کردن اسلام حکومتی

ادعاهای پوچ، بی اساس و نخ نمای خبر نویسان حكومتی مبنی بر فعالیت کلیساها برای جذب جوانان مسلمان به مسیحیت در حالیست که با وجود حساسیت های خاص حکومت و مقامات مذهبی و امنیتی به موضوع مسیحیت در ایران، کلیساها اصلن نیازی به این كار نمی بیند كه بخواهند از جوانان برای مسیحیت دعوت به عمل آورند.(!) ضمن اینکه شرایط امروز کشور به نحوی است که با بالارفتن آگاهی های اجتماعی شهروندان و در نتیجه ی پیاده کردن اسلام ناب حکومتی به زور «تهدید، شلاق، شکنجه، زندان و اعدام» جوانان دسته دسته از اسلام افراطی فاصله گرفته و آنگونه كه خود می خواهند روش زندگی و اعتقادات دینی خود را از روی آگاهی تحقیق و مطالعه انتخاب می كنند.

.

- از بستن كلیساها تا منع برگزاری جلسات عبادتی مسیحیان فارسی زبان

با وجود فشارها و تهدید حکومت، گرایش به مسیحیت در داخل ایران آنچنان بوده که برخی از كلیساها در شهرهای ایران كه عمومن فارسی زبانان در آن تجمع داشتند توسط نیروهای امنیتی پلمب و بسته شدند و حتی برخی دیگر از كلیساها از ورود مسیحیان فارسی زبان كه عمومن از ادیان دیگر به مسیحیت گرویدند جلوگیری کردند. برای نمونه كلیسای آشوری شهرآرا در تهران كه عمومن جمعیت آن را مسیحیان فارسی زبان تشكیل می دادند پس از تهدید مقامات امنیتی و با همكاری نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی ضمن بركناری كشیش آن كلیسا، جلسات عبادتی و پرستشی فارسی زبانان آن مكان را تعطیل نمودند.

پیش از این نیز در روزهای جمعه مراسم پرستشی كه بطور معمول با دعا و نیایش در كلیسای جماعت ربانی مركز در تهران برگزارمی گردید در تاریخ هشتم آبانماه ۱۳۸۸( سی ام اكتبر ۲۰۰۹) در اقدامی دیگر از سوی مقامات امنیتی، ضمن تهدید و فشار به مسئولان و مدیران آن كلیسا ، جلسات روزهای عصر جمعه كه بدلیل انبوه جمعیت در دو نوبت برگزار می شد را نیز تعطیل كردند.


اگر چه بدلیل همین محدودیت ها هر خانه ایماندار مسیحی در داخل كشور تبدیل به یك كلیسا شده است و حکومت نه تنها از فعالیت کلیساهای خانگی و کلیساهای فعال در کشور می هراسد بلکه حتی از کلیساهای قدیمی و آثار کهن که مربوط به تاریخ ایران هستند نیز در هراسند. تخریب كلیسای تاریخی در شهر كرمان که صدای هیچ مسئولی حتی نمایندگان با غیرت اقلیت های دینی در مجلس شورای اسلامی را در نیاورد؛ این ها نمونه ای از این برخوردهاست.


- کنترل نامحسوس فعالیت کلیساها

نویسنده محترمی که در مورد فعالیت کلیسای جماعت ربانی مركز در تهران این ادعاهای واهی را مطرح میكند به خوبی می داند كه كلیه فعالیت ها، برنامه ها و مراسم كلیسایی در ایران و بخصوص كلیسای جماعت ربانی بی شك تحت نظر نامحسوس و كنترل ماموران امنیتی و اطلاعاتی می باشد.

اگر چه نویسنده این جوابیه خود از پرورش یافتگان آن كلیساست اما به یقین آگاهیم كه تلاش مسئولان و مدیران و شبانان كلیسای جماعت ربانی همواره در هدایت و اداره كردن كلیسا بر اساس معیار و گفته كلام خداوند در انجیل مقدس بوده كه اشاره به این مطلب دارد: « بخاطر خداوند تسلیم هر منصب ی باشید که در میان انسانها مقرر گشته است، خواه پادشاه که مافوق همه است، خواه والیان، که مامور اویند تا بدکاران را کیفر دهند و نیکوکاران را تحسین کنند. ( اول پطرس باب ۲ آیه ۱۳ و ۱۴)


- کلیسا، مسجد نیست که از حکومت بودجه دریافت کند!

ادعا شده که کلیسای جماعت ربانی از فقر مالي جوانان بيكار به ویژه جوان‌هايي كه به دليل كمبود‌هاي مالي قادر به ازدواج نيستند و اغفال جواناني كه از نظر اعتقادي سست و در درجه پايين قرار دارند استفاده می کند. مفهوم این ادعا مشخص نیست. اما كلیساهای ایران عمومن از هیچگونه كمك دولتی برخوردار نیستند و كلیه هزینه های مالی آنها از سوی اعضا و ایماندارانی تامین می شود که بصورت هدیه و یا اهدای ده یك (طبق كلام خدا ) از درآمد خود را برای كار خدا و خدمت به آن كلیسا پرداخت می كنند. در حالی که کلیساها حتی برای تعمیرات , و هزینه های ساختمانی خود با بحران مالی روبرو هستند چگونه می توانند به مشكلات ازدواج و بیكاری و مسائل اقتصادی جوانان كشور بپردازند؟ آیا این گونه تفکرات از نوع فعالیت و نوع نگاه به برنامه های پیاده مساجد کشور سرچشمه نمی گیرد ،اهدای فقط 50 میلیارد تومان به مسجد جمکران از سوی رهبر جمهوری اسلامی فقط به جهت افزایش امكانات آن مسجد، و یا هزینه كلان ساخت مسجد در اروپا توسط سپاه پاسداران ! آیا اینگونه بودجه ها نمی تواند درد بسیاری از جوانان كشور ما را تسكین دهد و یا هزینه های دولتی بسیاركلان كه فقط برای كشاندن مردم به مساجد به این موضوع اختصاص داده شده است ؟

- علمای حوزه های علمیه از گرایش جوانان به مسیحیت می نالند

با گذشت سه ده از انقلاب اسلامی و با وجود میلیاردها تومان سرمایه گذاری برای تقویت و ترویج اسلام در بین مردم اوضاع حکومت در وضعیتی قرار گرفته که برای مقابله با مسیحیت، رو به ارعاب و تهدید و سرکوب درآورده و جالب آنکه دست آخر علمای حوزه های علمیه از گرایش جوانان به مسیحیت شب و روز می نالند. (محبت نیوز پیشتر در مقالات خود به این موضوع مفصل پرداخته است )

خروج جوانان ایرانی از اسلام حقیقتی است كه مسئولان و مقامات مذهبی كاملن به آن اعتراف دارند و سخنان و عملكرد مقامات امنیتی در این خصوص و راهكارهای سركوبگرانه كه نسبت به این موضوع در پیش گرفته اند خود حاكی از این واقعیت است.

گزارش بی پایه و اساس ادعای فعالیت تبلیغی کلیسای جماعت ربانی مركز در تهران که از نوع نگارش آن مشخص است که به قلم یکی از سربازان گمنام امام زمان در پی اهداف خاص و به منظور تحریك مسئولان امنیتی نگاشته شده، سناریویی نخ نما برای شعله ور کردن مسیحیت ستیزی است که نویسنده مطلب بدون هیچگونه استدلال منطقی سعی در شست و شوی ذهن مسئولان و مقامات حكومتی و خوش خدمتی به ساحت رژیم را دارد.

در ادامه این ادعاها و دیگر موارد كه در رسانه های وابسته به حكومت بارها منتشر شده است به نكات تكراری دیگری هم نیز از جمله موضوعات پناهندگی ، پخش كتاب و شب نامه و ... نیز اشاره داشت كه بدلیل طولانی شدن این مطلب « محبت نیوز» لازم نمی بیند تا به آن مجددن بپردازد.

tisdag 22 november 2011

 
ایمان حقیقی اعتماد کامل به خدا را به دنبال دارد!
 ولی اعتماد و توکل کامل به او کاریست بس دشوار! چرا؟ برای اینکه انسانها معمولا راه سهل و آسان اعتماد کردن بر احساسات خود را در پیش میگیرد تا راه دشوار اعتماد کردن بر خدا! در این صورت احساس دلسوز بحال خود، عصبانیت، احساس تلخی نسبت به خدا و دیگران، حتی بی ایمانی میتوانند سنگر محکمی بر ضد خدا در قلب او بر یا سازند و او را ا...ز بهر گرفتن از برکاتی که خدا میخواهد به او افاضه فرماید باز دارند.

در مشکلات، اعتماد کردن به خدا به ندرت بطور طبیعی در ما دیده میشود. سیستم دنیای اطراف ما، طبیعت انسانی و شیطان همه بر ضد ایمان به خدا کار میکنند! اگر در مواقعی که احساس میکنیم که برخدا توکل کنیم، قدرتهای فوق با تمام قوای خود بر ما می تازند تا ما را از داشتن چنین احساسی باز دارند. اعتماد با بکار بردن احساسات بوجود نمی آید بلکه کشمکشی است که مربوط به اراده ما میباشد. بدون بکارگرفتن اراده خود در اعتماد کردن بر خدا، حتمأ مشکوک و بدبین (نسبت به دوستی و نیکوکاری بشر) بار خواهیم آمد که متاسفانه این حالت منجر به بوجود آمدن احساس بی حوصلگی، بیطاقتی، ترس، دلهره، یاس و نا امیدی در ما خواهد شد.

بعضی اوقات مشکلترین قسمت از اعتماد کردن بر خدا، انتظار کشیدن برای دیدن نتیجه است. بنابراین برای رفع این مشکل به کتاب مقدس، تنها کتابی که در آن برای هر مشکل راه حلی وجود دارد، مراجعه میکنیم و در آن چنین می خوانیم:" برای خداوند منتظر باش و قوی شو، و دلت را تقویت خواهد داد. بلی منتظر خداوند باش" (مزمور27: 14) وقتی که احساس میکنیم که خدا از ما دور است، به خاطر آوریم که باید ایمان زندگی کنیم و نه با دیدار" (دوم قرنتیان5: 6- 7).

همچنین این قول خداوند را بیاد آوریم که میفرماید: " ترا هرگز رها نکنم و ترا ترک نخواهم نمود" (عبرانیان13: 5). خدا را شکر که او قبل از بنیاد عالم از مشکلات ما با خبر بود و راه علاجی بوسیله فرستادن روح القدس در ما فهماندن مفهوم آیات کلامش و دادن قدرت برای اجرای آنها به ما مهیا فرموده است. (خدا روح القدس را در کسی که با ایمان، عیسی مسیح را منجی و مولای خود بداند ساکن میگرداند

onsdag 16 november 2011

حیات جاودانی زندگی نو در عیسی مسیح

 حیات جاودانی زندگی نو در عیسی مسیح   


عیسی مسیح زنده هم اکنون بوسیله کلامش میفرماید:


" این که میگویم عین حقیقت است: هر که احکام مرا اطاعت کند هرگز نخواهد مرد (یوحنا8: 51)


در مورد عیسی مسیح زنده در اول قرنتیان 15: 20 میخوانیم" اما واقعیت اینست که مسیح از مرگ دوباره زنده شد. او نخستین فرد از میان کسانی که در روز قیامت زنده خواهند شد" در اینجا منظور زنده شدن بدن است، زیرا در اول پطرس 3: 18 میخوانیم " در زمانی که بدن مسیح در قبر گذاشته شد، روح او زنده ماند". بنابراین روح آنانی که ازآن مسیح هستند با مسیح زنده میماند تا در روز قیامت با بدنشان که در آنوقت زنده خواهد شد بپیوندد، همانگونه که روح زنده مسیح پس از 3 روز با بدن قیام کرده او بهم پیوست! در یوحنا14: 19 نیز در آخرین شبی که مسیح با شاگردانش بود فرمود: " پس از اندک زمانی جهان دیگر مرا نخواهد دید، اما شما مرا خواهید دید و چون من زنده ام، شما هم خواهید زیست". در این آیه، منظور از " جهان" کسانی هستند که به خدا (پدر، پسر و روح القدس) ایمان ندارند. و منظور از " شما " کسانی هستند که در نتیجه ایمان به مسیح، خدا از فیض مسیح که فرمود :" همه باید دوباره متولد شوند" یوحنا3: 7 آنان را روحا از نو میآفریند و زندگی جدیدی میبخشد تا این زندگی را صرف خدمت دیگران بنماید! این است مفهموم افسسیان 2: 10 که اساس زندگی مسیحی میباشد.


در مورد زیستن با مسیح، در یوحنا 11: 25 میخوانیم که عیسی مسیح میفرماید:" من قیامت و حیات هستم، کسی که بمن ایمان بیاورد حتی اگر بمیرد حیات خواهد داشت" که منظور همان زنده ماندن با اوست. باز در یوحنا5: 24 عیسی مسیح چنین میفرماید " هرکه به پیغام من گوش دهد و به خدا که مرا فرستاده است ایمان بیاورد، زندگی جاوید دارد و هرگز بخاطر گناهانش بازخواست نخواهد شد، بلکه از همان لحظه از مرگ ( هلاکت) نجات پیدا کرده به زندگی جاوید پیوسته است" اکنون بیایید با هم روراست باشیم. آیا واقعا ایمان داریم که خدا عیسی مسیح را به این دنیا فرستاد تا نجات دهنده گناهکارانی چون ما باشد؟


آیا ایمان داریم که او با قبول درد و شکنجه بسیار، به عوض هر یک از ما، بر روی صلیب جان فدا کرد و خون ریخت تا ما از گناه پاک شویم و در روز سوم از مردگان برخاست تا ما زندگی جدید و جاودان به ارمغان بگیریم؟ زیرا در غیر اینصورت، چون خدا عادل مطلق است، چاره ای نداریم جز اینکه تاوان گناهان خود را که همان هلاکت ابدی میباشد بپردازیم. کجا؟ در جایی که بقول مسیح در مرقس 9: 48" کرم ایشان نمیرد و آتش خاموش نشود" یا بعبارتی دیگر در جهنم سوزان در حالی که زنده و حساس میمانیم (عذاب جاودانی) .


باز در اول تسالونیکیان باب 5 آیه 10 میخوانیم" او (مسیح) جان خود را فدا کرد تا ما بتوانیم تا ابد با او زندگی کنیم، خواه به هنگام بازگشت او زنده باشیم، خواه نباشیم" هم اکنون بوسیله شنیدن (خواندن) آیاتی از کلام خدا، روح خدا که الهام کننده کلام خداست چشمان باطنی ما را روشن کرده است، اگر احیانا تا بهحال وقت نداشته ایم در اینباره فکر کنیم، آیا بهتر نیست تا وقتی باقی است به صدای کوبیدن در قلبهای خود بوسیله عیسی مسیح زنده گوش دهیم ( مکاشفه 3: 20) و در دل خود در دعا بحضور خدا برویم و به گناهان خود ( که منشاء همه آنها عدم اطلاعت از اوامر کلام خداست) اقرار کنیم و از آنها توبه کرده، درصدد جبران برائیم و با پشیمانی قلبی از خدا طلب آمرزش نماییم تا او گناهان ما را ببخشاید و" شادی نجات را به ما بازگرداند" مزمور51: 12 که در این صورت است که در اثر فیض بیکران مسیح؛ محبت خدای پدر و همراهی روح القدس، همواره با اطاعت از کلام خدا او را خشنود میسازیم و تا به ابد در رابطه شیرین روحانی با او بسر میبریم. شکر بر نامش


آمین

söndag 13 november 2011

کتاب ‌مقدس

کتاب ‌مقدس توسط انسانها نوشته شده است، ولی توسط افراد بخصوصی که از طرف خدا انتخاب شده بودند تا آنچه را که خدا مایل بود، بنویسند. بعبارت دیگر، انسانها کتاب ‌مقدس را به تنهایی ننوشته‌اند بلکه تمام قسمتهای کتاب ‌مقدس را خدا الهام نموده است. کلام خدا، در رسالۀ دوم تیموتاوس، فصل سوم، آیۀ ١٦می‌فرماید: "تمام کتاب ‌مقدس از الهام خدا است و برای تعلیم حقیقت، سرزنش خطا، اصلاح معایب و پرورش ما در نیکی مطلق مفید است،". و در رسالۀ دوم پطرس، فصل اول، آیۀ ٢١ می‌خوانیم که: ". . . هیچ پیشگوئی از روی نقشه و خواستۀ انسان به وجود نیامده ‌است، بلکه مردم تحت ‌تأثیر روح‌القدس کلام خدا را بیان نمودند". پس نویسندگان قسمتهای مختلف کتاب ‌مقدس، تحت الهام و تأثیر روح‌القدس، کتاب‌ مقدس را به رشتۀ تحریر درآوردند و به همین علت، کتاب ‌مقدس سرتاسر کلام خدا است.
خدا می‌خواست راجع به خودش، دربارۀ نقشه‌اش برای نجات ما انسانها از گناه، در مورد اینکه چگونه او را بشناسیم و خداپسندانه زندگی کنیم، و همچنین دربارۀ اموری که در آینده واقع خواهد شد با ما سخن بگوید. خدا می‌خواست که ما یک نسخۀ اصلی از افکار و ایده‌ها و نقشه‌های خوب او را در دست داشته باشیم، به همین خاطر سخن گفت و انبیاء و رسولانی که خدا تعیین نموده بود از او الهام گرفتند و قسمتهای مختلف کتاب ‌مقدس را نوشتند. درست است که انسانها نگارنده بودند، ولی خداوند مؤلف یا نویسندۀ اصلی کتاب‌مقدس است. وقتی گفته می‌شود که ما بایستی به آنچه کتاب ‌مقدس می‌فرماید گوش بدهیم، منظور این نیست که ما فقط شنوندۀ خوبی باشیم، بلکه خدا می‌خواهد ما برطبق کتاب ‌مقدس عمل و زندگی کنیم، چونکه کلام و سخن خودش می‌باشد.
اگر شما به وجود خدا اعتقاد دارید، باورکردن این دو حقیقتی که برایتان ذکر می‌کنیم نباید خیلی سخت باشد. اولاً، خدا با ما انسانها از طریق کتاب ‌مقدس سخن گفته است. دوماً، آنچه که خدا فرموده، بسیار مهم و حياتی است.
در خاتمه، خوب است به این موضوع مهم توجه داشته باشیم که کتاب ‌مقدس، این کتاب قدیمی، در طول زمان از محک آزمایشهای مختلف گذشته و بدون هیچگونه خطا و اشتباه محفوظ مانده است. در طول تاریخ بشریت، هیچ کتاب و نوشته‌ای وجود نداشته است که مثل کتاب ‌مقدس بر زندگی انسانها تاثیر گذاشته باشد و یا همانند آن معتبر بوده باشد. سایر کتب و نوشتجات، می‌آیند و می‌روند، ولی کتاب ‌مقدس یعنی کلام خدا، تا ابد باقی می‌ماند. عیسی‌ مسیح، خداوند و منجی ما، در مورد کلام خود که کلام خدا است چنین فرمود: "آسمان و زمین از بین خواهند رفت اما سخنان من هرگز از بین نخواهد رفت" (انجیل متی، فصل ٢٤: آيۀ ٣٥).

måndag 7 november 2011

عيسی مسيح يگانه راه رستگاری



يگانه راه رستگاری حدود يکهزار و هشتصد سال قبل از ميلاد مسيح، يعقوب پيامبر در خواب نردبانی را ديد که برزمين برپا شد. آن نردبان سرش به آسمان می‌رسيد و فرشتگان خدا بر آن صعود و نزول می‌کردند (سفر پيدايش ٢٨ : ١٢). نردبانی که يعقوب در خواب مشاهده کرد و زمين را به آسمان متصل می‌نمود، همانند راه مستقيمی است که به خدا منتهی می‌گردد. پيامبران اين راه را از دور ديدند و ايمان داشتند که روزی بين انسان گناهکار... و خدای مقدس چنين راهی برقرار خواهد شد.
عيسی مسيح يگانه راه رستگاری
عيسی مسيح، تنها راهی است که به خدا منتهی می‌شود و همانند نردبانی که يعقوب در خواب ديد، زمين را به آسمان متصل نموده است. انبياء با هدايت روح خدا در باره او پيشگوئی نمودند و مسيح برطبق پيشگوئيهای انبياء از باکره متولد شد، به خاطر گناه بشر بر روی صليب مرد، در روز سوم با بدنی غيرفانی و پرجلال دوباره زنده گشت و سپس به عالم بالا برده شد و در عاليترين جايگاه افتخار نشست.
عيسی مسيح، يگانه راه رستگاری می‌باشد. کلام خدا می‌فرمايد: "در هيچکس ديگر، رستگاری نيست و در زير آسمان هيچ نامی جز نام عيسی به مردم عطا نشده است تا بوسيله آن نجات يابيم" (کارهای رسولان ٤: ١٢). مابين خدای حقيقی و انسان يک راه بيشتر وجود ندارد و اين راه، عيسی مسيح می‌باشد. مسيح فرمود: "من راه و راستی و حيات هستم، هيچکس جز بوسيله من نزد پدر نمی‌آيد" (يوحنا ١٤: ٦). مسيح از ازل با خدا بود و در ماهيت و ذات کاملاً با خدا همانند می‌باشد. اما او برای رستگار نمودن انسان، جلال و شکوه آسمانی خود را کنار گذاشت و به شکل انسان در ميان ما زندگی کرد. مسيح، خدای ناديده را بطور کامل آشکار کرد و با مرگ خود بر صليب، جريمه گناه جهانيان را پرداخت نمود. شخصيت منحصر بفرد مسيح، از دو طبيعت کامل الهی و انسانی برخوردار است. مسيح، انسان کامل و خدای کامل می‌باشد، بهمين علت او تنها واسطه در ميان خدا و انسان است.
چطور می‌توان رستگار شد؟
ابتدا بايد با فروتنی بپذيريم که گناهکار هستيم. کلام خدا می‌فرمايد: "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند" (روميان ٣: ٢٣). چنانچه خود را با مسيح بی‌گناه، که چهره ديدنی خدای ناديده است مقايسه کنيم، بخوبی می‌فهميم که گناهکاريم. سپس بايد از گناه توبه کرده، عيسی مسيح خداوند را که بعد از مرگ دوباره زنده شد، بعنوان نجات دهنده خود بپذيريم و از او بخواهيم تا با خونش که بر روی صليب ريخته شد، قلب گناه‌آلود ما را بشويد و آنرا پاک نمايد. کلام خدا می‌فرمايد: "زيرا خدا مسيح را بعنوان وسيله‌ای برای آمرزش گناهان، که با ايمان به خون او بدست می‌آيد، در مقابل چشم همه قرار داده و با اين کار، خدا عدالت خود را ثابت نمود زيرا در گذشته بسبب بردباری خود گناهان آدميان را ناديده گرفت تا در اين زمان، عدالت خدا کاملاً به ثبوت برسد، يعنی ثابت شود که خدا عادل است و کسی را که به عيسی ايمان می‌آورد نيک می‌شمارد" (روميان ٣: ٢٥ و ٢٦).
هر کس به مسيح، که پس از مرگ زنده شد ايمان بياورد، قلبش از گناه پاک می‌شود، روح خدا در وجودش ساکن می‌گردد و زندگی جاويد می‌يابد. رستگاری يا نجات، هديه بی‌نظيری است که بمحض اينکه به مسيح ايمان آورید به شما عطا می‌گردد. يقيناً خدا مايل است همه آدميان هديه رستگاری يا نجات را دريافت نمايند. اما اين هديه موقعی به انسان داده می‌شود که شخصاً آنرا از مسيح زنده درخواست کند.
حق‌جوی عزيز، آيا مايلی هديه رستگاری را از خداوند بخشنده دريافت کنی؟ کلام خدا می‌فرمايد: "زيرا اگر با لبان خود اعتراف کنی که عيسی، خداوند است و در قلب خود ايمان آوری که خدا او را پس از مرگ زنده ساخت نجات خواهی يافت" (روميان ١٠: ٩).
مسيح زنده منتظر تصميم شماست. به او روی آور که رستگار خواهی شد

ورود دوچرخه های اسلامی برای حل مشكلات شرعی


برای طراحی این دوچرخه، چها.ر ماه وقت صرف شده تا مشکلات شرعی که برای دوچرخه عنوان می‌شد، رفع شود.
به گزارش «محبت نیوز» رئیس هیأت مدیره یکی از شرکت‌های طراح دوچرخه برای بانوان، در گفت‌و‌گو با خبرنگار «تابناک» اظهار داشت: برای طراحی این دوچرخه، چهار ماه وقت صرف شده تا مشکلات شرعی که برای دوچرخه عنوان می‌شد، رفع شود و با توجه به نیاز‌های جسمی بانوان، یک تغییر عمده نیز در دوچرخه‌ها صورت گرفت و کمی برقی شده‌اند.
اگر برای تولید این طرح کمک شود، تا دو ماه آینده شاهد ورود دوچرخه‌های اسلامی در سطح شهر خواهیم بود.
.

fredag 4 november 2011

جوانی در کاشان 90 دقیقه بعد از مرگ زنده شد

جوانی در کاشان 90 دقیقه بعد از مرگ زنده شد

به گزارش فارس از کاشان، ‌به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان رامین بنایی مدیر مجتمع بیمارستانی شهید بهشتی کاشان اظهار داشت: این بیمار که به علت ابتلا به عفونت استخوانی در بخش عفونی بیمارستان بستری بود، به طور ناگهانی دچار قطع تنفس و کاهش هوشیاری می‌شود.
به گفته وی، با وجود انجام 48 دقیقه عملیات احیا برای این بیمار، از سوی تیم احیا، مرگ حتمی او اعلام شد.
وی تصریح کرد: زمانی که پرستار بخش برای گرفتن نوار قلب پایانی پس از احیا، برای مستندسازی مرگ حتمی به سراغ بیمار می‌رود، ضربان نبض وی را احساس و بازگشت مجدد وی به زندگی را اعلام می‌کند.
بنایی گفت: هم‌اکنون این بیمار به زندگی عادیی بازگشته و ادامه حیات می‌دهد.
استاندارد جهانی عملیات احیا حداکثر 45 دقیقه است.


torsdag 3 november 2011

تاریخچه درخت کریسمس را می دانید ؟

تاریخچه درخت کریسمس را می دانید ؟
سنت درخت کریسمس، به آلمان قرن شانزدهم میلادی و زمانی که مسیحیان، درختان تزیین شده را به خانه های خود آوردند، برمیگردد. همچنین در آن زمان عده ای هرمهایی از چوب میساختند و آنرا با شاخه های درختان همیشه سبز و شمع تزیین میکردند.


به تدریج رسم استفاده از درخت کریسمس در بخشهای دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا کرد. در سال 1841، انگلستان، پرنس آلبرت (Prince Albert)، شوهر ملکه ویکتوریا (Queen Victoria) با آوردن درخت کریسمس به کاخ ویندسور (Windsor) و تزیین آن با شمع، شیرینی، میوه و انواع آب نبات، استفاده از درخت را به چیزی مد روز مبدل کرد.
واضح است که خانواده های ثروتمند انگلیسی به سرعت از این مد پیروی کردند و با ولخرجی تمام به تزیین درخت میپرداختند. در سالهای 1850، این تزیینات شامل عروسک، لوازم خانه مینیاتوری، سازهای کوچک، جواهرات بدلی، شمشیر و تفنگ اسباب بازی، میوه و خوراکی بود.


بسیاری از آمریکاییهای قرن نوزدهم، درخت کریسمس را چیزی غریب میدانستند و اولین درخت کریسمس در آمریکا، مربوط به سال 1830 است که آنهم توسط ساکنان آلمانی پنسیلوانیا به نمایش گذاشته شده بود. این درخت برای جلب کمکهای مردمی برای کلیسای محلی برپا شده بود. در سال 1851، چنین درختی در محوطه خارجی یک کلیسا برپا شد اما وجود آن برای ساکنان این قصبه بسیار توهین آمیز و نوعی بازگشت به بت پرستی به شمار می آمد و آنها خواستار جمع کردن تزیینات شدند.


در حدود سالهای 1890، لوازم تزیینی کریسمس از آلمان وارد میشد و درخت کریسمس به تدریج در ایالات متحده محبوبیت میافت. جالب است که اروپاییان از درختان کوچکی که حدود 1 تا 1.5 متر طول داشتند استفاده میکردند در حالی که آمریکاییان درختی را میپسندیدند که تا سقف خانه برسد.


در اوایل قرن بیستم، آمریکاییان درختهای کریسمس را بیشتر با لوازم تزیینی دست ساز خودشان تزیین میکردند اما بخشهای آلمانی/آمریکایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینیهای کوچک بادامی ادامه میدادند.
کشف برق، به ساخته شدن چراغهای کریسمس انجامید و امکان درخشش را برای درختان به ارمغان آورد. پس از آن دیدن درختان کریسمس در میدان شهرها به یک منظره آشنای این ایام مبدل شد و تمام ساختمانهای مهم-چه شخصی و چه دولتی- با برپا کردن یک درخت، به اسقبال تعطیلات کریسمس میرفتند.
در تزیین درختهای کریسمس اولیه، به جای مجسمه فرشته در نوک درخت، از فیگورهای پریهای کوچک- به نشانه ارواح مهربان- یا زنگوله و شیپر- که برای ترسانیدن ارواح شیطانی به کار میرفت- استفاده میشد.
در لهستان، درخت کریسمس با مجسمه های کوچک فرشته، طاووس و پرندگان دیگر و تعداد بسیار زیادی ستاره، پوشیده میشد. در سوئد، درخت را با تزیینات چوبی که با رنگهای درخشان رنگ آمیزی شده اند و فیگورهای کودک و حیوانات از جنس پوشال و کاه تزیین میکنند. دانمارکیها، از پرچمهای کوچک دانمارک و آویزهایی به شکل زنگوله، ستاره، قلب و دانه برف استفاده میکنند. مسیحیان ژاپنی بادبزنها و فانوسهای کوچک را ترجیح میدهند.
تزیین درخت در اوکراین نیز بسیار جالب است، آنها حتما در تزیین درخت خود از عنکبوت و تار عنکبوت استفاده میکنند و آنرا خوش یمن میدانند، زیرا بنا بر یک افسانه قدیمی، زنی بی چیز که هیچ وسیله ای برای تزیین درخت و شاد کردن فرزندان خود نداشت، با غصه به خواب میرود و هنگام طلوع خورشید متوجه میشود که درخت کریسمس خانه اش با تار عنکبوت پوشیده شده است و این تارها با دمیدن خورشید به رشته های نقره مبدل شده

سه کلید زندگی

سه کلید زندگی

افکار خود را عوض کن


بدون تغییرفکر ، تغییر زندگیت امکان پذر نیست

افسسیان22:4ــ24

شکست وپیروزی در فکرت شروع می شود

دوم قرنتیان3:10ــ5

فکرت رابا کلام خدا یکی کن

مزمور2:1ــ3

زبان خود را عوض کن


در زبان تو قدرت موت و حیات هست

امثال 21:18

زبانت نشانۀ قلب و افکار تو است

متی34:12ــ37

زبانت را با کلام خدا یکی کن

افسسیان18:5ـ19


اعمال خود را عوض کن

با ایمان عمل کن نه با احساسات

دوم قرنتیان7:5

درانجام آنچه درست است خسته نشو مطمئن باش نتیجه خواهی گرفت

غلاطیان9:6

اعمالت را با کلام خدا یکی کن

افسسیان 18:5ــ19

onsdag 2 november 2011

زندگی تحت اختيار مسيح

در مورد زندگی مسيحی، دو عقيدۀ اشتباه در ميان بعضی از مسيحيان وجود دارد که مختصراً به هر يک اشاره می‌کنيم. عده‌ای عقيده دارند که چون عيسی مسيح را در زندگی خود پذيرفته‌اند، بايد سعی و کوشش فراوان نمايند تا زندگی خداپسندانه‌ای را بر اساس تلاشهای شخصی خودشان داشته باشند.
عده‌ای ديگر نيز معتقدند که چون مسيح وارد زندگی آنها شده، ديگر لازم نيست که هيچ کاری برای داشتن يک زندگی خداپسندانۀ مسيحی انجام دهند. اين دو عقيده ظاهراً درست بنظر می‌رسند، اما اگر عميق‌تر به آنها توجه کنيم می‌فهميم که هر کدام ضعفی اساسی دارد. برای پی‌بردن به اين ضعف‌ها، قسمتهائی از کلام خدا را برايتان ذکر می‌کنيم. در نامه‌های پولس رسول به روميان و غلاطيان به اين آيات بر‌می‌خوريم: "می‌دانم که در من يعنی در طبيعت نفسانی من جائی برای نيکوئی نيست، زيرا اگرچه ميل به نيکی کردن در من هست ولی قدرت انجام آنرا ندارم" (روميان فصل هفتم، آيۀ ١٨). "من با مسيح مصلوب شده‌ام بطوريکه ديگر آنکه زندگی می‌کند من نيستم، بلکه مسيح است که در من زندگی می‌کند و در خصوص اين زندگانی جسمانی‌ای که من اکنون دارم، فقط بوسيلۀ ايمان به پسر خدا که مرا محبت کرد و جان خود را بخاطر من داد زندگی می‌کنم" (غلاطيان فصل دوم، آيۀ ٢٠). "زيرا انجيل نشان می‌دهد که خدا چگونه آدميان را کاملاً نيک می‌شمارد و اين پايه ايمان و بر ايمان بنا شده است چنانکه کتاب مقدس می‌فرمايد: مرد نيکو بوسيلۀ ايمان خواهد زيست" (روميان فصل اول، آيۀ ١٧).
در واقع، اگر بخواهيم فقط به سعی و کوشش خودمان تکيه کنيم، نمی‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم، و اگر بگوئيم که برای داشتن چنين زندگی‌ای هيچ کاری لازم نيست انجام دهيم، باز هم نمی‌توانيم زندگی‌ خداپسندانه‌ای داشته باشيم. حالا بايد بپرسيم که، چطور می‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم؟ پاسخ صحيح اين است که، زندگی خداپسندانه زندگی‌ای است که کاملاً تحت اختيار مسيح باشد. ما گناهکار و محکوم به مرگ ابدی بوديم، چون به عيسی مسيح ايمان نداشتيم. اما هنگامی که به او ايمان آورديم، از گناهان خود آمرزيده و پاک شديم و روح خدا در وجودمان ساکن شد. حالا که روح خدا در وجود ما است، می‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم بشرط اينکه مطيع روح خدا باشيم. قدرت و توانائی انسانی ما محدود است، اما قدرت و توانائی الهی روح‌القدس که در درون ما می‌باشد نا‌محدود است. پس ما با تکيه بر توانائی و تلاشهای خودمان نمی‌توانيم زندگی خداپسندانه‌ای داشته باشيم، اما اگر دائماً از روح پاک خدا پيروی کنيم، زندگی ما تحت اختيار مسيح و يقيناً خداپسندانه است.
مردم دنيا را از لحاظ روحانی می‌توان به اين سه گروه تقسيم کرد: غير مسيحيان، مسيحيان نفسانی و مسيحيان روحانی. گروه اول يا غير مسيحيان، افرادی هستند که قلبشان با خون مسيح از گناه پاک نشده است و روح‌القدس در وجودشان ساکن نيست. اين اشخاص صاحب زندگی جاودان نمی‌باشند و سرنوشت وحشتناکی خواهند داشت. کلام خدا در اول قرنتيان فصل دوم، آيۀ ١٤ در بارۀ اين اشخاص می‌فرمايد: "کسی که روحانی نيست نمی‌تواند تعاليم روح خدا را بپذيرد، زيرا به عقيدۀ او اين تعاليم پوچ و بی‌معنی هستند و در واقع چون تشخيص اين گونه تعاليم محتاج به بينش روحانی است، آنها نمی‌توانند آنرا درک کنند". کسی که به مسيح ايمان نياورده و روح‌القدس در وجودش ساکن نشده است، نمی‌تواند تعاليم روح پاک خدا را بفهمد. چنين شخصی در راههای کج اين دنيا راه می‌رود و دستخوش شهوات جسمانی و اسير تمايلات و افکار نفسانی خود می‌باشد. تمام غيرمسيحيان بايد توجه داشته باشند که انسان در نظر خدا گناهکار است. کلام خدا در روميان فصل سوم، آيۀ ٢٣ می‌فرمايد: "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند". و در روميان فصل ششم، آيۀ ٢٣ می‌فرمايد: ". . . مزدی که گناه می‌‌دهد موت است. . .". بله، همۀ انسانها گناه کرده‌اند و مزد گناه انسان، موت، يعنی جدائی از خدا می‌باشد.
حق‌جوی عزيز، اگر شما هنوز آمرزش گناهان خود را از خدا دريافت نکرده‌‌ای، بدان که عيسی مسيح بی‌گناه، مظهر خدای قدوس، خون پاکش برای آمرزش گناهان بسياری بر صليب ريخته شد و تنها خون ريخته شدۀ او، می‌تواند قلب شما را از گناه پاک نمايد. شايد بپرسی، چرا عيسی مسيح؟! چون فقط مسيح از ازل با خدا بود و می‌بايست برای آمرزش گناهان ما و شما بر روی صليب بميرد. فقط مسيح کاملاً بی‌عيب و بی‌گناه بود و گناه، در ذات و طبيعت او و در زندگی‌اش وجود نداشت. فقط مسيح می‌توانست خود را بوسيلۀ روح جاودانی به خدا تقديم کند. و فقط مسيح سه روز پس از مرگ دوباره زنده شد و تا ابد زنده خواهد بود. پس، فقط عيسی مسيح خداوند، قادر است مسير زندگی انسان گناهکار را از دوزخ به آسمان تغيير بدهد. بنا براين، وقت را تلف نکن و همين حالا شخصاً مهمترين تصميم را در زندگی‌ات بگير و عيسی مسيح خداوند را بعنوان نجات دهندۀ خود بپذير. چطور؟ به خدا اعتراف کن که گناهکار و طالب هديۀ نجات می‌باشی. خون مسيح را که بر روی صليب ريخته شد، بعنوان جريمۀ گناهانت بپذير. به عيسی مسيح خداوند، که برصليب مرد، پس از مرگ روحاً و جسماً از مردگان قيام نمود و زنده است، قلباً اعتماد کن. آنگاه بعنوان يک ايماندار مسيحی، او را پيروی نما و بر طبق کلامش زندگی کن.
گروه دوم يعنی مسيحيان نفسانی، اشخاصی هستند که به مسيح ايمان دارند اما زندگی آنها بطور کامل تحت اختيار مسيح نيست. در اول قرنتيان فصل سوم، آيۀ ٣ در بارۀ اين اشخاص می‌فرمايد: "چون شما هنوز هم نفسانی هستيد . . .". اين افراد به عوض اينکه مطيع روح خدا باشند و به ياری روح‌القدس خواهشهای نفس را پايمال کنند، گول شيطان را خورده و اختيار خود را به دست هوسهای خود می‌دهند. اين اشخاص بجای اينکه دائماً به اوامر خدا گوش داده و زندگی پاک و خداپسندانه‌ای داشته باشند، زندگی‌‌شان شبيه کسانی است که به اين دنيا تعلق دارند. گدائی را در نظر بگيريد که با پسر يگانۀ پادشاه آشنا می‌شود و به قصر پادشاه راه می‌يابد. پادشاه بخاطر پسرش، آن گدا را به فرزندی خود می‌پذيرد و بدين ترتيب آن گدا از تمام مزايای فرزند پادشاه بودن بهره‌مند می‌شود. اما بعد از گذشت مدتی، آن گدای سابق هوس می‌کند سری به خيابانهای کثيف بزند و با ساير دوستانش گدائی کند. پس او از قصر پادشاه بيرون می‌رود و مشغول گدائی می‌شود! اين شخص با وجود اينکه قانوناً از تمام مزايای فرزند پادشاه بودن بهره‌مند شده است عملاً از اين مزايا استفاده نمی‌کند.
برادران و خواهران مسيحی، ما و شما از نظر روحانی گدا بوديم، اما در اثر ايمان و اعتماد به مسيح، لطف خدا شامل حال ما گرديد و حالا فرزندان او هستيم. خدا مايل است فرزندانش دائماً او را اطاعت کنند و از برکاتش لبريز باشند. اما متأسفانه بعضی از مسيحيان، مثل کسانی که به خدا تعلق ندارند زندگی می‌کنند و بهمين دليل زندگی‌شان پاک و خداپسندانه نيست. حالا بخوبی متوجه شديد که مسيحيان نفسانی چه کسانی هستند؟ شايد بعضی از شما که اين مقاله را می‌خوانيد جزو همين اشخاص باشيد. اگر اينطور است می‌خواهيم سؤالی از شما بکنيم. آيا زندگی در قصر پادشاه بهتر از گدائی کردن در خيابانهای کثيف نيست؟ فرزندان خدا، می‌بايست خود را از اعمال گناه‌آلود جدا سازند. ما مسيحيان بايد از روح‌القدس پيروی کنيم و زندگی ما بطور کامل تحت اختيار مسيح باشد. اگر هر فرد مسيحی بياری روح خدا، اعمال جسمانی را سرکوب کند، ميوه‌های روح‌القدس در زندگی او بخوبی ديده می‌شوند. ثمرات روح‌القدس بر اساس غلاطيان فصل پنجم، آيات ٢٢ و ٢٣ عبارتند از: محبت، خوشی، آرامش، بردباری، مهربانی، خيرخواهی، وفاداری، فروتنی و خويشتن‌داری.
خوب است که اکنون در حضور پدر آسمانی خود زانو بزنيد و گناهان خود را به او اعتراف کنيد. کلام خدا در اول يوحنا فصل اول، آيۀ ٩ می‌فرمايد: "اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماييم، می‌توانيم اطمينان داشته باشيم که او ما را می‌بخشد و از هر ناراستی پاک می‌سازد. اين کار خدا کاملاً منصفانه و درست است، زيرا عيسی مسيح برای شستن و پاک کردن گناهان ما، جان خود را فدا کرده است". از اين به بعد، پيوسته تحت فرمان روح‌القدس بسر ببريد و بهيچوجه خواهشهای نفس را ارضاء نکنيد. کلام خدا به ايمانداران به مسيح در روميان فصل دوازدهم، آيۀ ١ می‌فرمايد: ". . . بدنهای خود را بعنوان قربانی زنده و مقدس که پسنديدۀ خداست به او تقديم کنيد . . .". بله، شايسته است در مقابل آن کاری که خدا برای شما کرده است اينطور او را عبادت و خدمت کنيد.
گروه سوم يعنی مسيحيان روحانی، اشخاصی هستند که زندگی‌شان کاملاً تحت اختيار مسيح است. کلام خدا دربارۀ اين اشخاص می‌فرمايد: "شخص روحانی هر چيز را تشخيص می‌دهد و درک می‌کند . . ." (اول قرنتيان فصل دوم، آيۀ ١٥). مسيحيان روحانی، مطيع روح خدا می‌باشند و کسانيکه مطيع روح خدا هستند در فکر چيزهای روحانی می‌باشند و زندگی آنان خداپسندانه است. کلام خدا در غلاطيان فصل پنجم، آيۀ ١٧ می‌فرمايد: "تمايلات نفسانی بر‌خلاف روح‌القدس و آرزوهای روح‌القدس بر‌خلاف طبيعت نفسانی است و اين دو مخالف يکديگرند، بطوريکه شما نمی‌توانيد آنچه را دلتان می‌خواهد انجام دهيد". در کلام خدا به ما مسيحيان توصيه شده است که به اوامر روح پاک خدا گوش دهيم. وقتی ما روح پاک خدا را اطاعت می‌کنيم و می‌خواهيم چيزهای خوبی را که او به ما می‌گويد انجام دهيم، اميال طبيعی ما به مخالفت می‌پردازند. اين دو نيرو، مدام در ما در حال کشمکش هستند و می‌خواهند بر ارادۀ ما مسلط شوند. بر اساس کلام خدا اعمال طبيعت نفسانی عبارتند از: "زنا و انحرافات جنسی و بی‌عفتی، بت‌پرستی و جادوگری و احضار ارواح، دشمنی و دو بهم زنی، کينه‌توزی و خشم، خودخواهی و نفع‌طلبی، شکايت و انتقاد و بهانه‌جويی، در اشتباه دانستن ديگران و بر حق شمردن خود و اعضای گروه خود، حسادت و آدمکشی، مستی و عياشی و چيزهايی از اين قبيل" (غلاطيان فصل پنجم، آيات ١٩ تا٢١). شخصی که زندگی‌اش کاملاً تحت اختيار مسيح است، خواهشهای نفس را ارضاء نمی‌کند بلکه همواره به اوامر روح‌القدس گوش می‌دهد و اطاعت می‌نمايد. اگر روح خدا منشأ زندگی ما است، لازم است که هدايت او را در تمام قسمتهای زندگی خود بپذيريم.
برادر و خواهر گرامی، خدا مايل است تمام کسانی که عيسی مسيح را بعنوان يگانه منجی خود پذيرفته‌اند، زندگی خود را بطور کامل تحت اختيار او قرار دهند. پولس رسول در نامه به کولسيان نوشت: "پس همانطوری که روزی مسيح عيسی را بعنوان خداوند خود پذيرفتيد اکنون هميشه در اتحاد با او زندگی کنيد. در او ريشه بگيريد و رشد کنيد. همانگونه که تعليم يافتيد در ايمان استوار باشيد و در ستايش خدا برای ديگران نمونه باشيد" (کولسيان فصل دوم، آيات ٦ و ٧).
اميدواريم با خواندن اين مقاله متوجه شده باشيد که زندگی تحت اختيار مسيح چه نوع زندگی‌ای است. دعای ما اين است که، تمام خوانندگان غير مسيحی، از راه ايمان به عيسی مسيح خداوند، صاحب زندگی جاويد شوند و او را با سرسپردگی پيروی کنند. همچنين، تمام مسيحيان نفسانی نيز به گناهان دانستۀ خود اعتراف کنند و زندگی خود را بطور کامل تحت اختيار مسيح بگذارند و دائماً از روح پاک خدا پيروی کنند. و بالاخره، تمام خوانندگانی که مسيحی روحانی هستند به هيچوجه خواهشهای نفس را ارضاء نکنند و پيوسته مطيع روح خدا و از روح‌القدس پر و لبريز باشند.

onsdag 26 oktober 2011

نگاه داشتن آرامی و سلامتی

آیا تا به حال سعی کرده اید که یک قالب صابون خیسی را در دستهایتان فشار دهید؟ اگر این تجربه را داشته اید؛ مطمعناُ می دانید که به آسانی از میان دستهایتان لیز خورده و به بیرون میپرد. گاهی آرامشی که ما از خداوند می یابیم مانند این قالب صابون خیس است. لحظه ای احساس می کنید که در آرامش خداوند هستید ولی دقیقه ای بعد این آرامش مانند آن قالب صابون خیس از دستهایتان بیرون لغزیده است. اما مشکل در خود صابون خیس... و یا آرامش خداوند نیست. بلکه مشکل اصلی در نحوه گرفتن آن می باشد. آیا برای نگاه داشتن آرامی و سلامتی خداوند در هر شرایطی سری و رمزی وجود دارد؟ جواب این سوال این است: بله

فیلیپیان 4: 6-9

برای هیچ چیز غصه نخورید؛ در عوص برای همه چیز دعا کنید و هر چه لازم دارید به خداوند بگویید و فراموش نکنید که برای جواب دعا ها از او تشکر نمایید. اگر چنین کنید از آرامش خدا بهرمند خواهید شد؛ آرامشی که فکر انسان قادر به درک آن نیست. این آرامش الهی به فکر و دل شما که به عیسی مسیح ایمان آورده اید؛ راحتی و آسایش خواهد بخشید

lördag 22 oktober 2011

بازداشت و بی خبری از وضعیت یك تن از نوكیشان مسیحی در رباطكریم


 

.
ماموران لباس شخصی ضمن بازداشت یك تن از نوكیشان مسیحی پس از تفتیش و بازرسی خانه، وی را به مكان نامعلومی انتقال و همزمان بازجویان اطلاعات نیز شخصی دیگری را به اتهام مسیحیت مورد بازجویی قرار دادند.
جمعه, 29 مهر 1390
به نقل از گزارشگران آژانس خبری مسیحیان ایران « محبت نیوز»، " فریبرز آزرم" از نوكیشان مسیحی ساكن شهرستان رباط كریم توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
روز دوشنبه مورخ ۲۵ مهرماه ۱۳۹۰ برابر با ( ۱۷ اكتبر ۲۰۱۱) چهار تن از ماموران لباس شخصی با ورود ناگهانی به منزل این هموطن مسیحی نامبرده را بازداشت و به مكان نامعلومی انتقال دادند.
ماموران لباس شخصی صبح هنگام در ساعت ۷:۳۰ دقیقه پیش از آنكه فریبرز خانه را به جهت كار ترك كند ، این افراد بدون ارائه حكم قانونی از سوی مراجع قضایی وارد منزل شدند.
ماموران امنیتی ضمن بازداشت "فریبرز آزرم" كلیه وسیله زندگی خانه را به منظور بازرسی بهم ریخته و آنجا را به دقت مورد تفتیش قرار دادند كه در نهایت برخی وسایل شخصی و همچنین هارد كامپیوتر ، سی دی ، عكس و تعدادی كتاب مقدس را ضبط و با خود بردند. افراد لباس شخصی همچنین این خانواده را تهدید كردند تا در این زمینه سكوت كنند.
"بهروز آزرم" ۴۴ ساله متاهل و دارای دو فرزند می باشد، نامبرده همچنین از زمان بازداشت تاكنون هیچگونه تماس تلفنی و یا ملاقاتی با خانواده خود نداشته است. بی خبری از وضعیت ایشان باعث موجی از نگرانی در میان خانواده و بستگان آنان شده است.
بنا بر این گزارش تاكنون از مكان نگهداری این نوكیش مسیحی اطلاعی در دست نیست و خانواده و فرزندان وی در بی خبری و نگرانی از وضعیت سلامت ایشان بسر می برند. همچنین پیگیری خانواده برای مشخص شدن علت و دلایل دستگیری ایشان تاكنون نتیجه ایی در بر نداشت .
اما بر حسب مستندات گفته می شود ایمان مسیحی وی از دلایل بازداشت ایشان توسط ماموران لباس شخصی بوده است.
"اصل ۳۲قانون اساسی جمهوری اسلامی صراحتن بیان میدارد "هیچ کس را نمیتوان دستگیر کرد، مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند. همچنین در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلیل بلافاصله بطور كتبی به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف ۲۴ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد."
همچنین بر طبق گزارش دریافتی «محبت نیوز»، همزمان در تاریخ ۲۵ مهرماه سالجاری  نیز ماموران امنیتی در شهرستان شهریار اقدام به بازداشت فردی بنام " مهدی " نمودند، ماموران وی را به اتهام مسیحت مورد بازجویی قرار دادند، نامبرده در طول بازجویی و سوال و پرسش ها، از مسیحیت به عنوان آئینی اسم برد كه در حال مطالعه و تحقیق است . بازجویان  همچنین ضمن تهدید نامبرده پس از چند ساعت وی را آزاد كردند.
این در حالی است كه بر اساس اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی "تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان بصرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد".
گفتنی است آزار و اذیت و اعمال تبعیض علیه اقلیت های مذهبی در سی سال گذشته همواره یكی از موارد عمده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی بوده است. كه در اولین گزارش آقای " احمد شهید" گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران به آن نیز اشاره شده است در بخشی از این گزارش آمده است كه اقليت های مذهبی رسمی در ایران با محدوديت های جدی در بهره مندی از حقوق خود روبرو هستند و با محدوديت های فراوانی برای آزادی مذهب و عقايد مواجه هستند

måndag 17 oktober 2011

پس كو عدالت و انصاف تو؟

خدايا، پس تو کجائی؟ می‌بينی چی داره به سرمون می‌ياد؟ پس كو عدالت و انصاف تو؟ شايد تو هم به ما كه آزارمون به مورچه‌ای نرسيده، داری ظلم می‌کنی؟ آخه چرا نتونستی ببينی که ما زندگی آروم و شادی داشته باشيم؟ تو زندگی ما رو از هم پاشيدی! تو ما رو بدبخت کردی!"...جوان عزيز، شايد تو هم در شرايطی باشی که خدا را باعث و بانی بدبختی‌های خودت بدانی و حتی او را سرزنش کنی! اما بخاطر داشته باش که خدای نيکو و پرمحبت و پرقدرت ما که عيسی مسيح او را بطور کامل عيان و آشکار کرد، می‌تواند حتی از مشکلات و چيزهای بد و ناخوش‌آيندی که در زندگی تو وجود دارد استفاده کند و چيزهای خوب و زيبا پديد آورد. وقتی به گلهای قشنگ و رنگارنگ نگاه می‌کنيم، متوجه می‌شويم که آنها از داخل گِل و کود بيرون آمده‌اند! پس خدا می‌خواهد و می‌تواند که اينچنين در زندگی ما کار کند.

آيا بهتر نيست که چشم خود را از مشکلات و آنچه در زندگيت بد و تلخ و ناراحت‌کننده است برداری و به عيسای مسيح، ظاهرکنندۀ خدای واقعی، که سرشار از محبت الهی است اعتماد کنی؟ او برای آمرزش گناهان ما بر صليب قربانی شد، اما پس از مرگ، از مردگان قيام و رستاخيز نمود و زنده است. عيسی مسيح زنده، درد و غم و گرفتاری‌های تو را می‌بيند و صدای تو را می‌شنود. پس او را بخوان و به او اعتماد نما. در انجيل عيسی مسيح می‌خوانيم: "هر که بر او توکل کند، سرافکنده نشود . . . هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد يافت"
(روميان 10: 11 و 13).

معنای گناه و راه نجات از آن

بر اساس کتاب مقدس، يکی از تعريف‌های گناه، شکستن قوانين خدا است. در انجيل شريف می‌خوانيم: "هر که گناه کند، قانون خدا را می‌شکند، زيرا گناه چيزی جز شکستن قانون نيست" (اول يوحنا ٣: ٤). خدا آدم را که اولين انسان بود خوب و بيگناه آفريد. او با خدا زندگی می‌کرد و با خدا دوستی و رفاقت نزديک داشت. خدا آدم را از لحاظ روحانی شبيه خود آفريد و به او حق انتخاب داد. ولی آدم، در باغ عدن تصميم نادرستی گرفت و بر عليه خواست خدا از ميوه درخت شناخت نيک و بد خورد و قانون خدا را شکست.

گناه از طريق آدم به نسل بشر سرايت کرد و مانند سمی در ذات انسانها قرار گرفت. بر اساس کلام خدا، همه انسانها با ذاتی گناه‌آلود به دنيا می‌آيند و در فکر و کلام و عمل گناه می‌کنند. کلام خدا می‌فرمايد: "گناه به وسيله يک انسان به جهان وارد شد و اين گناه مرگ را به همراه آورد . . ." (روميان ٥: ١٢). نکته مهمی که بايد به آن توجه کنيم اين است که: خدا قدوس و پاک است و ما انسانها گناهکار هستيم و گناه باعث جدايی ما از خدای پاک و مقدس شده است. در انجيل شريف می‌خوانيم: "همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند" (روميان ٣: ٢٣). و در جايی ديگر نوشته شده: "زيرا مزدی که گناه می‌دهد موت است . . ." (روميان ٦: ٢٣)، و موت يعنی جدايی از خدای پاک و مقدس. پس تمام انسانها، گناهکار و از خدای پاک و مقدس، جدا هستند و اگر در طول عمرشان از گناه آمرزيده و با خدا متحد نشوند، برای هميشه از خدا جدا خواهند ماند. ولی خبر خوش اين است که خدای پاک و قدوس، خدای محبت هم هست و او برای برگرداندن ما انسانها به آغوش خودش، از ازل نقشه‌ای پرشکوه کشيده بود.

حدوداً دو هزار سال پيش، خدا پسر روحانی خودش عيسی مسيح را که ذات الهی دارد و کاملاً پاک و بيگناه است، به جهان فرستاد تا جريمه گناه ما انسانها را که موت می‌باشد بپردازد تا ما انسانهای گناهکار بتوانيم از طريق ايمان به او و پذيرفتن آنچه او بخاطر ما انجام داده است، با خدا متحد بشويم. بر اساس کلام خدا: عيسای مقدس و بيگناه، خون پاکش بر روی صليب ريخته شد و مرد. سپس او را در قبر گذاشتند ولی او در روز سوم، از مردگان قيام کرد و زنده است. عيسی، با مرگ و قيام خودش، جريمه گناهان ما را داد و هديه نجات از گناه را برای ما انسانها فراهم کرد. حالا هر که به عيسی مسيح خداوند و واقعيت مرگ و دفن و قيام او از مردگان، ايمان بياورد تمام گناهانش آمرزيده می‌شود و از هديه نجات از گناه و مزايای نجات که يکی از آنها زندگی جاودانی با خدا است بهره‌مند می‌شود.

وقتی يک نفر از گناه توبه می‌کند و به مسيح خداوند ايمان می‌آورد، همه گناهانش آمرزيده می‌شود، روح القدس در دل او ساکن می‌گردد و او را از داخل عوض می‌کند تا بتواند از گناه و کارهای گناه‌آلود هرچه بيشتر دوری کند و روز به روز پاک‌‌تر و مقدس‌تر بشود. پس مسيح واقعی، که بخاطر انسانهای گناهکار بر روی صليب مرد و از مردگان قيام کرد و زنده است، تنها راه نجات انسان از قدرت گناه و نتايج بد آن می‌باشد. بر اساس کلام خدا: "در هيچکس ديگر، رستگاری نيست و در زير آسمان هيچ نامی جز نام عيسی به مردم عطا نشده است تا بوسيله آن نجات يابيم" (نقل قول از انجيل شريف، کارهای رسولان ٤: ١٢).

lördag 8 oktober 2011

لغو موقت حكم اعدام یوسف ندرخانی در آستانه روز جهانی اعدام

لغو موقت حكم اعدام یوسف ندرخانی در آستانه روز جهانی اعدام



.

در آستانه روز جهانی اعدام و در پی اعتراض‌های جهانی، حکم اعدام یوسف ندرخانی توسط دیوان عالی ایران به شرط توبه او و برگشت دوباره‌‌ به اسلام به‌طور موقت لغو شده است.

در پی محکومیت‌ها و فشارهای جهانی، به تازگی دیوان عالی کشور پرونده یوسف ندرخانی را مورد بررسی مجدد قرار داد. به گفته محمدعلی دادخواه، وکیل مدافع یوسف ندرخانی، پرونده اتهامی این دگر اندیش مذهبی از نو به دادگاه انقلاب رشت فرستاده‌اند و خواستار توبه متهم شده‌اند.

در پی انتشار خبر صدور حکم اعدام برای یوسف ندرخانی به اتهام «گرویدن به مسیحیت» و اعتراضاتی که نسبت به این حکم ابراز شده، رییس دیوان‌عالی کشور، در مصاحبه‌ای گفته است: «بنده در حال حاضر در مورد این پرونده اطلاعی ندارم اما اجمالن اعلام می‌کنم که موضوع تایید نشده است.»

یوسف ندرخانی از یك گروه كوچك از پیروان ویلیام برانهام (مسیحیان غیر تثلیثی ) در ایران است كه در روزهای اخیر به گفته برخی مطبوعات خطر اعدام ایشان به اتهام ارتداد وجود داشت، در روزهای اخیر، گزارش‌هایی حاکی از صدور مجدد حکم اعدام علیه یوسف ندرخانی به جرم «ارتداد» انتشار یافته و باعث ابراز نگرانی و اعتراضات گسترده شده است اما براساس قوانین جمهوری اسلامی، احکام اعدام معمولن تنها پس از تایید دیوانعالی کشور به اجرا در می‌آید

عیسی مسیح خداوند زنده

وقتی کسی به عیسی مسیح ایمان می‌آورد و خود را به مسیح می‌سپارد همان طور که بین پدر و پسر و روح القدوس حیات و محبت وجود دارد همان حیات و محبت به او منتقل می‌شود. زیرا که خدا مسیح را در او قرار می‌دهد و حیات جاری می‌شود و مسیح در ما ساکن می‌گردد. «نان حیات من هستم. هر که نزد من آید، هرگز گرسنه نشود، وهر که به من ایمان آورد هرگز تشنه نگردد.» وقتی انسان گناه کرد و در سقوط افتاد حاکمیت خدا را از دست د...اد ولی امروز در عیسی مسیح خداوند زنده ما به اصل خلقت اولّیۀ خود برمی‌گردیم . و با زنده کردن ایلعاذر که در قبر بود عیسی نشان داد که محبت خدا در زندگی ما شروع شده . به این معنی که گر چه همۀ ما در این دنیا میمیریم, ولی در اصل حیات جاودان و زندگی ابدی ما با عیسی شروع شده و نتیجۀ گناه که مرگ ابدی و دوری ازخدا بوده برداشته شده. در واقع زنده شدن ایلعاذر نوبر حیات بود که خدا به ما نشان داده که قادر است ما را زنده کند و این زنده کردن سمبلی بود برای درک خداوند بودن عیسی مسیح . که در حضور خدا مرگ جایی ندارد. وقتی عیسی کور راشفا داد در اصل می‌خواست نشان دهد که او خود خداست و عیسی به ما نشان داد که او قدرتی‌ مافوق انسان دارد و فقط خدا میتواند چنین معجزتی انجام دهد و جان به انسان بدهد "هر که مرا ببیند خدای پدر را دیده است" "من در خدای پدر هستم و او در من" امین

fredag 7 oktober 2011

یوسف عزیز، تنها راه نجات در قلب توست و در قلب همه ماست ،آمین

حسادت،کوته بینی،ناآگاهی،کینه و خودخواهی ، هریک رشته های ریسمانی بودند که به پیوند آنها یوسف در قعر چاه تاریکی و جهل زندانی شد .برادران یوسف به این خیال بودند که میشود حقیقیت و روح حقیقیت طلبی را هم در اعماق ظلمت دفن کرد، پس برادر خود در گودال نهادند تا هرگز کسی نتواند به هوش سرشار، به روح پرشور و به اندیشه ی پرسشگر یوسف پی ببرد.

همیشه می اندیشیدیم این یک حکایت تلخ از تاریخ کهن است ، امّا عجبا که امروز پس از گذشت قرنهای متمادی، تاریخ دوباره تکرار میشود.

امروز هم در ایران ، برادران " یوسف ندرخانی " برادر خود در چاه انداخته اند تا اینکه دیگران هوشیار باشند و بدانند ، وقتی نوزادی مسلمان به دنیا آمد،آزادی فکر کردن به هر دین یا هر عقیده ی دیگری را ندارد امّا بالعکس ، بازگشت از هر ایدئولوژی به سمت اسلام حرکتی مقدس و خردمندانه خواهد بود !

امّا این برادرکشان بدانند، امروزه دیگر نیازی نیست یوسف در چاه وحشت و تنهایی به سر ببرد تا اینکه بر حسب اتفاق کاروانی گذر کند و مسبب رهایی او شود. چرا که امروز عصر آگاهی است ، عصر انتخاب است. تو میتوانی فکر کنی ، پرسش کنی، تایید کنی ، تکذیب کنی و حتی انکار کنی تمام آنچه را که بسیاری میپرستند. امروزه دیگر این دنیای بزرگ ، در عین وسعت،بسیار کوچک شده است. انسانها فکرهای هم را میخوانند ،میبینند و میشنوند. امروزه دیگر اینگونه نیست تنها یک نفر بیندیشد و دیگران تعظیم کنند و تکرار. امروزه همه با هم فکر میکنند و به هم فکر میکنند.

ایران، بیابانهای مصر نیست. قرن ارّابه ها و بتهای چوبی و طلسم و خرافه قرن ها است که سپری شده است ؛امّا گویا دولتمردان ایران هنوز می اندیشند آنها خدایانی هستند که بر زمین حکومت میکنند.

" باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور"

برای ایران که قرنها تمدن درپیشینه ی خود به یادگار دارد، جای شرم و سرافکندگی است که بگذاریم دنیا به نگاه تردید به فرهنگ ما بنگرد.

دنیا بداند، این فقط یک تکرار تاریخ است. یوسف در قصرِ عزیز مصر ،عقیده و تفکری دیگر را برگزید و بر گزینش خود پایدار ماند و امروز هم در ایران "یوسف ندرخانی "،همسرش و دیگر آزاد اندیشان فریاد برآورده اند که انسان آزاد است و لازمه ی انسانیت، شعور و اراده است. همچنانکه حتی در دین اسلام و برپایه ی کتاب قرآن ، پذیرش دین اجباری نیست. گرچه دعوت به دین شاید مسئولیت هر دینداری باشد امّا تحمیل عقیده و اختناق هرگز!

یوسف ، فرزند یعقوب، فرزند اسحاق و فرزند ابراهیم بود که هریک مردان مردی بودند که قرنها قبل در برابر استبداد ، تحجّر فکری و زورگویی ایستادند و جاودانه شدند.

"یوسف ندرخانی" ، تو فرزند هرکه هستی، هم اکنون برای آزادا ندیشان جهان، آزاد مردی هستی که شهامت پایداری بر اندیشه و انتخابت را داشته ای. بدان مردم ایران و چه بسیاری مردم جهان ساکت نخواهند نشست تا دژخیمان جمهوری اسلامی پیراهنت به خون آغشته کنند و عوام بفریبند که : " یوسف را گرگ درید."

گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

هفته آینده رای دادگاه یوسف ندرخانی اعلام خواهد شد

دادخواه: هفته آینده رای دادگاه یوسف ندرخانی اعلام خواهد شد + شنیداری



.

به گفته رئیس دیوان عالی کشور، هنوز حکم اعدام یوسف ندرخانی تایید نشده است. محمدعلی دادخواه وکیل آقای ندرخانی، تاریخ صدور رای دادگاه را هفته آینده اعلام کرده و طرح اتهامات جدید امنیتی درباره موکلش را تکذیب می‌کند.

به گزارش «محبت نیوز» به نقل از خبرگزاری آلمان، به گفته احمد محسنی گرکانی رئیس دیوان عالی کشور، پرونده یوسف ندرخانی هنوز به دیوان عالی کشور واصل نشده است.

رئیس دیوان عالی کشور در گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس و در پی انتشار اخباری مبنی بر صدور حکم اعدام یوسف ندرخانی به جرم "خارج شدن از اسلام" گفته است: «هنوز حکم اعدام یوسف ندرخانی تایید نشده است.»

- گفتگو را از اینجا بشنوید:


یوسف ندرخانی از مهر ۱۳۸۸ در شهر رشت زندانی است. دادگستری استان گیلان، ابتدا او را به اتهام "ارتداد" به اعدام محکوم کرده بود. رای صادره برای بررسی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. دیوان عالی کشور حکم اعدام یوسف ندرخانی را بررسی کرد و عدم اجرای حکم اعدام او را منوط به "توبه" ایشان دانست.

محمدعلی دادخواه، وکیل یوسف ندرخانی در گفت‌و‌گو با دویچه وله به "صادر نشدن حکم اعدام درباره ندرخانی" اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما دفاعیات و دلایل خود را در جلسه اخیر دادگاه مطرح کردیم. با توجه به دلایل، قوانین و اصولی که به آن استناد کردیم، به نظر ما دادگاه نمی‌تواند حکم اعدام صادر کند. موکل ما، آقای ندرخانی الان در رشت زندانی است و هنوز دادگاه درباره‌ی او تصمیم نگرفته است.»


وکیل ندرخانی درباره سخنان رئیس دیوان عالی کشور مبنی بر "واصل نشدن پرونده یوسف ندرخانی به دیوان عالی کشور" توضیح می‌دهد: «در صورتی که حکم اعدام آقای ندرخانی صادر شود، او و حقوق‌بانانی که دفاع از پرونده او را به‌عهده دارند حق دارند نسبت به نظر دادورانی که نسبت به اعدام اتخاذ تصمیم کرده‌اند، به دیوان عالی کشور اعتراض کنند.»


به گفته محمدعلی دادخواه، آخرین جلسه محاکمه یوسف ندرخانی چهارشنبه ۶ مهر در شهر رشت برگزار شده است. آقای دادخواه می‌گوید: «در این جلسه رئیس دادگاه از آقای ندرخانی در خواست کرد که توبه کند و آقای ندرخوانی توبه نکرد.»


محمدعلی دادخواه درباره تصمیم روزهای‌های آینده دادگاه و اعلام حکم یوسف ندرخانی ادامه می‌دهد:«پیشینه‌ی کهن این سرزمین نشان می‌دهد از ۵۳۹ سال قبل از میلاد، کورش کبیر مبادرت به بیان اولین منشور حقوق بشر کرد و نهایتن تغییر دین را یک امر شخصی قرار داد. با عنایت به این که در قانون مجازات اسلامی عنوان ارتداد وجود ندارد. با عنایت به این‌که در زمان "پیامبر" هیچ کس را به علت ارتداد به قتل نرسانده‌اند. با عنایت به این‌که اکنون مجتهدان نظرات متعددی دارند و نظراتی که ما به دادگاه ارائه دادیم، همانند آن است که پنج مجتهد جامع‌الشرایط هر یک بر کرسی‌های این دادگاه تکیه زده‌اند، به نظر می‌رسد صدور حکم اعدام یوسف ندرخانی وجود ندارد. مضافن این‌که ایران کلیت اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق آن را پذیرفته است. نهایتن حتی اگر تغییر دینی هم رخ داده باشد، نباید تصمیم به اعدام ایشان گرفته شود. برابر ماده‌ی ۲۷ کنوانسیون وین که دولت ایران آن را امضا کرده، هیچ دولتی نمی‌تواند به عذر قوانین داخلی معاهدات بین‌المللی را نادیده گیرد. امیدوارم دادگاه بر همین مبادی اتخاذ تصمیم کند.»


به گفته وکیل یوسف ندرخانی، هفته آینده رای دادگاه اعلام خواهد شد. در روزها و ماه‌های اخیر انتشار اتهام "ارتداد" یوسف ندرخانی و احتمال حکم اعدام او با واکنش گسترده مقامات دولتی کشورهای مختلف و نهادهای حقوق‌بشری همراه

tisdag 4 oktober 2011

سربازان گمنام امام زمان تعدادی از مسیحیان ایرانی را به مرگ تهدید كردند !


.
سربازان گمنام امام زمان که ارتباط تنگاتنگی با سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دارند برای ایجاد رعب و وحشت در میان نوكیشان مسیحی ایرانی برخی از آنان را تهدید کرده اند که توبه نمایند.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران "محبت نیوز" ۱۱ تن از نوكیشان مسیحی ایرانی که به دلیل فشارها از سوی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی از ایران گریخته اند ، تهدید هایی از طریق پست الکترونیک و از طرف سربازان گمنام امام زمان دریافت کرده اند که به آنها گفته اند که باید توبه نمایند وگرنه کشته خواهند شد !
وب سایت سازمان اتحاد جهانی مسیحی مستقر در بریتانیا با درج این خبر و بدون ذكر نام این ۱۱ تن نوشت ، در ایمیل های تهدید آمیز که در تاریخ 23 شهریور به 11 تن از نوكیشان مسیحی ارسال شد، ابراز امیدواری شده است که سربازان گمنام جمهوری اسلامی ایران در فراسوی مرزهای این کشور افزایش خواهد یافت و با وجود اینکه این نوكیشان مسیحی از ایران خارج شده اند اما هنوز "از دید چشمان تیزبین سربازان گمنام امام زمان پنهان نیستند."
همچنین گفته شده كه در این ایمیل ها به این 11 مسیحی "فرصت توبه و طلب آمرزش از حضور امام زمان" داده شده است و در صورت اینکه آنها از این فرصت استفاده نکنند تک تک شان بر طبق فتوای امام زمان کشته خواهند شد !
اگر چه هنوز هویت فرستنده و یا فرستندگان این ایمیل مشخص نیست، و از ( جی میل ) برای این منظور استفاده شده كه صحت این ایمیل خود جای شك و بررسی دارد ، کشیش سام یقنظر مسئول سازمان ایلام در این ارتباط به CSW گفته است، که او و شبکه کلیسا هایش این تهدید را بسیار جدی خواهند گرفت.
مدیر عامل اتحاد جهانی مسیحی، مروین توماس در بیانیه ای در وبسایت این سازمان اظهار داشت: "تهدیدی که یک گروه نزدیک به نیروهای امنیتی ایران علیه این 11 شهروند ایرانی که از کشورشان به دور افتاده اند انجام داده است اقدام شریرانه و وحشتناکی بوده است. بسیار مهم است که کشورهایی که اینگونه پناهندگان ایرانی را در خود جای داده اند، موضع شان را بطور شفاف در قبال مقامات ایرانی اعلام نمایند و اظهار دارند که ترور های فرا مرزی کاملن غیر قابل قبول و غیر قابل تحمل است."

måndag 3 oktober 2011

گزارش خلاصه جفا بر مسیحیان ایران در سال هشتاد و نه



آزار و فشار بر مسیحیان ایران در سال هشتاد و نه ، هم از نظر دفعات ارتکاب و هم از نظر تعداد افرادی که مشمول آن جفاها شده اند افزایش بسیار چشمگیری را نسبت به سال قبل از آن نشان میدهد .

این گزارش برای فاصله زمانی دی ماه 1388 تا دی ماه 1389 ، برابر24 دسامبر 2009 تا پایان دسامبر 2010 تنظیم شده است . شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان ( اف سی ان ان ) موارد مذکور در این گزارش را از آن جهت که ممکن است توسط نهادهای رسمی مورد استناد قرار گیرد با دقت بسیار زیاد از بین اخبار منتشر شده در رسانه های گوناگون انتخاب نموده است و مستندات آنها را در اختیار دارد .این گزارش فقط بخش مهم و علنی شده جفا و تهدیدات علیه مسیحیان ایران را ذکر میکند اما بخش مهم دیگری از این جفاها که مدارک مستدل کافی برای انتشار آنها در دست نبود و یا در خفا از طریق مجاری غیر رسمی و گروههای فشار بر مسیحیان ایران واردشده در اینجا ذکر نشده است. بنا براین ذکر نشدن برخی از رویدادها در این گزارش نمیتواند نشانه صورت نگرفتن آنها باشد.بخش دیگری از جفاهای اعمال شده برعلیه مسیحیان ایران نیز برای حفظ حریم شخصی افراد و به درخواست خود آنان برای پرهیز از رسانه ای شدن ، ذکر نشده اند . در اکثر موارد کسانی که جفائی علیه آنها صورت گرفته است چون یا خودشان یا نزدیکانشان همچنان در ایران زندگی میکنند از انتشار نام و شرح ماجرائی که بر سرشان آمده است به شدت میترسند . آنها بیم آن دارند که خود یا خانواده شان دوباره هدف آزار و اذیت جدیدی قرار بگیرند .


مقدمه


بازبینی و بررسی موشکافانه آنچه در سال1389 شمسی بر مسیحیان ایران گذشت نشان دهنده بدترین سال برای آنان در 3 دهه گذشته میباشد .به ویژه در نیمه دوم و روزهای پایانی سال که حکومت جمهوری اسلامی به جنگ اعلام نشده خود بر علیه مسیحیان ایران پایان داد و اینبار در یک رویاروئی آشکارا اعلام کرد میخواهد مسیحیت را از ایران برچیند .


برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی در ایران روز 19 شهریور 89 تلویزیون دولتی ایران دست به تبلیغات مستقیم علیه مسیحیان ایران زد و آنان را " دزدان عقیده " نامید . این روند تبلیغاتی در رسانه های دولتی ایران بعد از آن ادامه یافت و بطور مرتب تکرار شد . وزیر اطلاعات و امنیت ایران نیز در چند مورد نسبت به رواج مسیحیت در ایران هشدار داد و مبشران مسیحی را تهدید کرد.


روز 27 مهرماه 89 علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی وقتی در شهر قم برای دانش آموزان دروس مذهبی سخنرانی میکرد از کلیساهای خانگی و ترویج مسیحیت در ایران به عنوان بخشی از توطئه دشمنان خارجی جمهوری اسلامی یاد نمود .


مطابق آنچه معمول است این سخنان رهبر عالی جمهوری اسلامی به عنوان مجوز برای نیروهای اطلاعاتی و امنیتی تلقی میشود و نیروهای تحت امر حکومت ایران بعد از این سخنان به خود اجازه میدهند که هر اقدامی صلاح میدانند علیه مسیحیان ایران انجام دهند .


این بود که در ایام جشنهای کریسمس و سال نو میلادی ( دی ماه 89 ) ، بعد از مدتها جو سازی، تعداد زیادی از مسیحیان ایران (بیش از 200نفر ) در شهرهای تهران ، اصفهان ، شیراز ، مشهد ، اهواز و حتی شهرهای کوچکتر کشور بطور دسته جمعی در چند روز بازداشت شدند . اتهام این افراد نشر مسیحیت ، تشکیل و شرکت در جلسات کلیساهای خانگی ، ارتباط با سازمانهای مسیحی خارج کشور ، توزیع کتاب مقدس و اقدام علیه امنیت ملی عنوان شد .


بعد از آن نیز استاندار تهران تبلیغ مسیحیت را غیر قانونی خواند و گفت حکومت با مسیحیان برخوردهای شدیدتری خواهد کرد . چند ماه پیش از آن نیز برای یکی از پیروان ادوارد برانهایم به نام یوسف ندرخانی که خود را "مسیحی غیر تثلیثی" میخواند و دارای عقایدی به نسبت نزدیکتر به اسلام درباره وجود خداوند میباشد ، توسط دادگاه شهری کوچک که او در آن از یک سال قبل زندانی بود تقاضای اجرای حکم اعدام به علت ارتداد از دین اسلام شده بود و این مسئله باعث ایجاد حساسیت بیشتر جامعه جهانی نسبت به مسائل مسیحیان در ایران گردید .


از اقدامات جدید حکومت در ایران بر علیه مسیحیان موضوع " آزادی موقت با وثیقه های مالی بسیار زیاد " برای بازداشت شدگان مسیحی است . این عمل دادگاههای تحت کنترل حکومت تندروهای اسلامی باعث میشود که نه تنها شخص مسیحی بلکه تمام خانواده او که در بسیاری از موارد همه دارائی خود را برای رهائی یکی از اعضایشان گذاشته اند به اسارت در آیند و از هرگونه حرکتی برای احقاق حق خود منصرف شوند .


مسئله تبعیض همچنان در سال 1389 یکی از مهمترین مشکلات جامعه رو به گسترش مسیحیت ایران بود . هرچند در قانون اساسی جمهوری اسلامی مسیحیت به عنوان یک دین رسمی برای ایران شناخته شده ، اما در عمل این دین محدود به دو قوم آشوری و ارمنی گردیده است و بیشتر جامعه مسیحی حال حاضر ایران که نوکیشان مسیحی باشند به کلی نادیده گرفته میشوند . معلمان و استادانی که ایمان مسیحی را پذیرفته اند از تدریس محروم میشوند و کسی که دارای هر پست یا مسئولیتی در سازمانهای دولتی باشد اگر اظهار ایمان مسیحی بنماید بلافاصله برکنار خواهد شد .


فرصتهای برابر تحصیلی و شغلی برای نوکیشان مسیحی وجود ندارد و در سازمانهای دولتی و وابسته به دولت از شرایط اصلی استخدام الزام عملی به دین اسلام میباشد . در قوانین مربوط به ارث نیز تبعیضات آشکاری برعلیه مسیحیان و سایر غیر مسلمانان همچنان پابرجاست . در مجلس شورای اسلامی سه نماینده از اقوام آشوری و ارمنی وجود دارند که هرسه آنها در انتخابات نمایشی در واقع توسط حکومت به اقلیتهای قومی مذکور تحمیل میشوند و به همین دلیل جز تائید حکومت کاری از دستشان برنمیاید .


نوکیشان مسیحی به کل نادیده گرفته میشوند و حاکمان جمهوری اسلامی ادعا میکنند که منظور از پذیرش مسیحیت در قانون اساسی پذیرش این دین برای اقوام ارمنی و آشوری ایران است و ترک دین اسلام عملی خلاف شرع و مستوجب مرگ است که نمیتوان برای کسی که مرتکب آن میگردد هیچگونه حقی در نظر گرفت .


خلاصه وقایع

3 دی ماه 1388–12 تن از نوکیشان مسیحی ساکن پاکدشت ورامین در هجوم ماموران امنیتی به یک مراسم کریسمس در یک کلیسای خانگی بازداشت شدند . از این تعداد 9 نفر با سپردن تعهد آزاد شدند و 3 نفر به اسامی مریم جلالی ، میترا زحمتی و فرزان متین ، همگی از نوکیشان مسیحی به زندان معروف اوین در تهران منتقل شدند و مدت 80 روز در آنجا ماندند .

13 دی ماه 1388-
ماموران اطلاعات و امنیت کرمانشاه ، شهری در غرب ایران ، به خانه کشیش ویلسون عیسوی رهبر کلیسای آشوری کرمانشاه که در جوارساختمان کلیسا میباشد مراجعه نمودند و چون کشیش در خانه نبود در های کلیسا را بدون حضور او پلمپ و بطور رسمی آن را تعطیل کردند.


13 بهمن ماه 1388-
چند نفر از اعضای سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان یک ماه پس از پلمپ کلیسای آشوری کرمانشاه ، کشیش ویلسون عیسوی رهبر آن کلیسا را در منزل یکی از دوستانش در شاهین شهر اصفهان دستگیر کردند . این بازداشت بدون هیچ اطلاع و احضار قانونی قبلی صورت گرفت . نامبرده پس از 50 روز بازداشت در زندان دستگرد اصفهان روز 8 فروردین ماه 89 با سپردن وثیقه به طور موقت تا زمان نتشکیل دادگاه آزاد شد . به کشیش نامبرده دستور داده شد که حق بازگشت به کلیسای کرمانشاه و بازگشائی آنجا را ندارد .


1 اسفند 1388–
اولین بازداشت آقای واهیک آبراهامیان از شهروندان ارمنی تبار در تهران . او پس از نزدیک 2 ماه حبس در سلول انفرادی بطور موقت تا زمان تشکیل دادگاه با پرداخت وثیقه مالی آزاد شد .


1 اسفند 1388–
ماموران امنیتی در تبریز یکی از نوکیشان مسیحی آن شهر به نام آقای رضا ترابی را بازداشت کردند . او درفروردین 1389 با قرار وثیقه 200 میلیون تومانی بطور موقت تا زمان تشکیل دادگاهش آزاد شد .


9 اسفند1388–
خانم ریحانه آقاجری و همسرش آقای حمید شفیعی از نوکیشان مسیحی قدیمی اصفهان در منزل شخصی خودشان توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند . آنها پس از نزدیک 70 روز با قید وثیقه 100 میلیون تومانی بطور موقت تا زمان تشکیل دادگاهشان آزاد شدند .


16 اسفند 1388 –
یکی از نوکیشان مسیحی آذری ساکن تبریز به نام سعید بیرامی که قبلا به اداره اطلاعات و امنیت شهر محل اقامت خود احضار شده بود و لی به آنجا نرفت توسط ماموران بازداشت شد . او پس از 9 روز در 16 مارچ در حالیکه آثار ضرب و شتم در بدنش دیده میشد با وثیقه 90 میلیون تومانی بطور موقت تازمان برگزاری دادگاهش آزاد شد .


22 فروردین 1389–
دانیال شهری جوان مسیحی 19 ساله اصفهانی که از یک پدر و مادر نوکیش مسیحی به دنیا آمده است در منزل خود بازداشت شد . اتهام او ابتدا توهین به مقدسات بود که بعد به تبلیغ و ترویج مسیحیت ، همکاری در تشکیل کلیسای خانگی و فعالیت غیر مجاز اینترنتی تغییر یافت. او در 4 اردیبهشت با قید ضامن تا زمان تشکیل دادگاه بطور موقت آزاد شد .


24 فروردین 1389-
جلسه دادگاه 2 زن نوکیش مسیحی مریم رستم پور و مرضیه امیری زاده برگزار شد . آنها که در روز 18 نوامبر 2009 پس از 259 روز به طور موقت از زندان آزاد شدند تحت فشار بسیار زیادی قرار گرفتند که ایمان مسیحی خود را انکار کنند .


9 اردیبهشت 1389–
در ورامین یک جوان 29 ساله مسیحی به نام علی گلچین که خادم کلیسا بود در منزل مسکونی خود بازداشت شد . اتهام او نگهداری و توزیع انجیل عنوان شد . او 25 جولای پس از سپری کردن 87 روز در زندان اوین با قرار وثیقه 200 هزار دلاری بطور موقت تا زمان تشکیل دادگاه آزاد شد .


17 تیرماه 1389–
تعداد 15 نوکیش مسیحی ساکن مشهد در حالیکه با قصد رفتن به شهرستان بجنورد برای دیدار با ایمانداران مسیحی آنجا و دعا برای آنها سوار اتوبوس شدند ، توسط ماموران اطلاعات و امنیت دستگیر شدند . از این تعداد 12 نفر یک هفته بعد پس از یک بازجوئی طولانی و اخذ تعهد برای توقف فعالیتهای مسیحی خودشان آزاد شدند . 3 نفر از آنها به اسامی رضا مشهور به استیفان 48 ساله و همسرش ماریا همچنین احسان بهروز دانشجوی 23 ساله به خاطر امتناع از دادن تعهد همچنان در زندان باقی ماندند .


2 مرداد 1389–
آقای نشان سعیدی نوکیش مسیحی عرب تبار ساکن اهواز مرکز استان خوزستان ، در منزل خود به همراه همسر و دختر 6 ساله اش بازداشت شدند . همسرش در نیمه های شب همراه دخترش پس ازیک بازجوئی طولانی آزاد شدند . آقای سعیدی که با اتهامات متعددی روبرو شده بود 70 روز در بازداشت باقی ماند تا سرانجام در 15 سپتامبر با وثیقه 250 هزار دلاری بطور موقت تا زمان تشکیل دادگاه آزاد شد با این شرط که تا زمان تشکیل دادگاه حق خروج از خانه را نداشته باشد .


6 مرداد 1389–
در شهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی ، ماموران امنیتی به خانه یک نوکیش مسیحی به نام جمال زرین کمری حمله کردند و ضمن تفتیش منزل او و توقیف وسایل شخصیش او را به اداره اطلاعات فراخواندند . او که با اتهام ارتداد ، ترویج مسیحیت و تشکیل کلیساهای خانگی مواجه بود عاقبت به علت فشارهای زیاد مجبور شد بطور غیر قانونی و از طریق عبور از مرز به همراه همسرش ایران را ترک کند .


19 شهریور 1389–
آغاز تبلیغات رسمی و علنی حکومت جمهوری اسلامی در رسانه های دولتی بر علیه مسیحیان ایران . برای اولین بار در دوران 33 ساله عمر حکومت اسلامی ، تلویزیون دولتی ایران خبری درباره دستگیری یک شبکه بشارت کتاب مقدس داد که گوینده آنان را " دزدان عقیدتی" خواند . این برنامه تلویزیونی عده ای اندک را در شهر همدان نشان میداد که در مقابل ساختمان دادگاه انقلاب اسلامی آن شهر تجمع کرده بودند و پلاکاردهائی با شعارهای ضد مسیحیان در دست داشتند . این فیلم مربوط به 2 روز قبل از آن یعنی 17 شهریور بود .


22 شهریور 1389–
با شروع تبلیغات ضد مسیحی حکومت و به بهانه جریان پر سر و صدای تصمیم به قرآن سوزی یک کشیش آمریکائی ، عده ای به کلیسای سرکیس مقدس در تهران حمله کردند و به سمت آن سنگ انداختند .


22 شهریور 1389–
باشگاه آرارات در تهران که از مراکز فرهنگی و ورزشی مسیحیان ارمنی ایران میباشد توسط چند نفر که شعارهای اسلامی سر داده بودند مورد حمله قرار گرفت . آنها با پرتاب مواد آتش زا به داخل ساختمان قصد به آتش کشیدن آن را داشتند .


27 مهر 1389–
سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در اولین روز سفرش به قم مرکز دینی مذهب شیعه به شدت به عقاید غیر اسلامی حمله کرد . او گسترش کلیساهای خانگی در ایران را به مخالفان غربی نظام اسلامی نسبت داد و آن را از خطراتی توصیف کرد که باید جلوی آن گرفته شود . این سخنرانی در واقع به عنوان صدور مجوز برای سرکوب علنی مسیحیان ایران بود که از مدتی قبل شروع شده بود .


7 آبان 1389–
ماموران بازرسی جاده ای در بین راه سلماس و تهران از یک اتوبوس مسافربری بسته های حاوی کتاب مقدس را کشف کردند که کسی همراه آنها نبود . تعداد این کتابها 300 جلد اعلام شد که بعدها افشا شد این کتابها طی مراسمی توسط عوامل سپاه پاسداران و ماموران امنیتی دولت ایران در آتش سوزانده شدند .


23 آبان 1389 –
یک کلیسای خانگی در پاکدشت ورامین مورد هجوم ماموران اطلاعات و امنیت آن شهر قرار گرفت . تمام کسانی که در آن محل بودند بازداشت شدند . آنها از نوکیشان مسیحی منطقه بودند . بعد از چند روز بازپرسی بیشتر افراد با سپردن ضامن آزاد شدند . 2 نفر از آنها به نام آقایان محمد محمدی 32 ساله( صاحبخانه ) و علی کشاورز 27 ساله، پس از بازجوئی های سخت از بازداشتگاه اطلاعات ورامین به زندان خورین منتقل شدند .


30 آبان 1389 -
پس از گذشت 2 ماه هویت هشت تن از بازداشت شدگان مسیحی در همدان مشخص شد .این افراد در روز 13 شهریور در همدان بطور جداگانه دستگیر شده بودند . از این عده آقای بهمن علی پور و خانم زهرا پس از یک ماه بازداشت آزاد شدند . خانم مریم و آقای کاظم نیز پس از چند روز آزاد شدند . خانمها آرزو تیموری و سونیا کشیش آوانسیان و آقای آرش کرمانجانی در10 اردیبهشت پس از گذشت حدود 8 ماه آزاد شدند . ولی هنوز واهیک آبراهامیان در زندان همدان دربند میباشد .همه این 4 نفر به مدت 40 روز در سلولهای انفرادی بودند و بعد به بندهای عمومی زندان همدان منتقل شدند .


15 آذر 1389–
هاشم کریمی پدر حسین کریمی به جای پسرش در منزل خود واقع در کرج دستگیر شد . حسین کریمی از نوکیشان مسیحی ساکن کرج بود که به علت فشارهای وارده توسط دادگاه انقلاب اسلامی پس از چند بار بازداشت مجبور به ترک ایران شده بود . این مرد 63 ساله (پدر حسین ) پس از 13 روز از زندان آزاد و به بیمارستانی در کرج برای معالجه منتقل شد .


2 دی 1389 –
برخی از مهم ترین کلیساهای رسمی ایران تحت فشار ماموران وزارت ارشاد اسلامی و وزارت اطلاعات و امنیت ایران مجبور شدند اطلاعیه هائی صادر کنند و در آنها اعلام نمایند که بخاطر همزمان شدن روزهای سوگواری شیعیان در ماه محرم ، از برگزاری جشنهای میلاد مسیح و سال نو میلادی خودداری خواهند کرد .


3 دی 1389–
ماموران امنیتی در شهرستان دزفول ، به خانه ای در محل باغ شمس آباد آن شهر هجوم بردند و 11 نفر از نوکیشان مسیحی را بازداشت نمودند . 10 نفر از این افراد پس از انگشت نگاری و اخذ تعهد آزاد شدند ولی صاحب خانه که مسئولیت کلیسای خانگی را به عهده گرفته بود به نام نورالله قبیتی زاده همچنان در بازداشت باقی ماند .


4 دی 1389 –
اولین بازداشت دسته جمعی عده ای از مسیحیان در تهران . حدود 100 نفر از مسیحیان ساکن پایتخت ایران و مناطق اطراف آن که همگی از اعضای کلیساهای خانگی بودند توسط ماموران لباس شخصی که خود را مسئولین امنیتی معرفی میکردند بطور جداگانه بازداشت شدند . خانه و محل زندگی این افراد مورد بازرسی قرار گرفت و وسائل شخصی آنها نیز ضبط شد . آنها به محلهای نامعلومی منتقل شدند . فقط اسامی 11 نفر از این افراد با اجازه خانواده هایشان منتشر شد و بقیه آنها به صلاحدید خانواده و نزدیکانشان به خاطر تهدیدات مسئولین امنیتی حاضر به درج اسامی خود در رسانه ها نشدند . مهدی فروتن ، نسرین حسینی نیا ، لادن نوری ، سارا اخوان ، لیلا اخوان ، رسول عبداللهی ، محمد زردوز ، فرشید فتحی ، فخرالدین شفاعتی ، یک زوج به نامهای جواد و آنیتا زارع افرادی بودند که اسامی آنها در رسانه ها اعلام شد و پس ازبازداشت اتهام آنها را به خانواده هایشان ارتداد ، ترویج مسیحیت و ارتباط با سازمانهای مسیحی خارج کشور عنوان کردند .


6 دی 1389–
رسانه های فارسی زبان از شکنجه جوانی 23 ساله به نام علیرضا نجف زاده خبر دادند که ساکن شهریار و عضو کلیساهای خانگی کرج بود . او اعلام کرد که از روز سه شنبه 6 مهر به مدت 3 روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات و امنیت شهریار بازداشت و شکنجه شده است .


6 دی 1389–
یک زوج مسیحی در مشهد به نام حسن رضوی درخشی 65 ساله و همسرش خانم پریا 61 ساله به اتهام برگزاری مهمانی برای جشن تولد عیسی مسیح و همچنین برگزاری جلسات کلیسائی در منزلشان توسط ماموران اطلاعات و امنیت مشهد دستگیر و به زندان معروف وکیل آباد آن شهر منتقل شدند . این زندان به خاطر اعدامهای مخفیانه بیشمار بدون اعلام اسامی در سال 1389 مورد توجه بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق بشر و مخالف حکم اعدام جهان بود .


9 دی 1389–
4 نفر از نوکیشان مسیحی در اصفهان به اسامی آقای بصیر الدین امینی ، آقای هومن ، آقای رفیع و همسر او به نام خانم یاسی بطور جداگانه در منازل خود بازداشت شدند . منابع مطلع در اصفهان گزارش دادند که آنها بلافاصله به تهران منتقل شدند و در بند 202 زندان اوین که مخصوص زندانیان امنیتی است نگهداری شدند.


10 دی 1389–
آقای لئونارد کشیشیان رهبر کلیسای جماعت ربانی اصفهان با یک تلفن مشکوک به اداره اطلاعات و امنیت اصفهان احضار شد و پس از مراجعه به آنجا بازداشت و روانه زندان اصفهان شد و در شب سال نو به خانه خود برنگشت .


جمع بندی


بر رسی مجموعه گزارشات نشان میدهد که آزار و فشار بر مسیحیان ایران هم از نظر دفعات ارتکاب و هم از نظر تعداد افرادی که مشمول آن جفاها شده اند افزایش بسیار چشمگیری را نسبت به سال قبل از آن نشان میدهد . جمهوری اسلامی ایران در سال 2010 همچنان چون سال قبل از آن در گزارش سالانه اوپن دورز مقام دوم را پس ازحکومت کره شمالی از نظر آزار بر مسیحیان دارد . سال 1389سال نفس گیری برای مسیحیان ایران بود و دورنمای امیدوار کننده ای برای بهبود رفتار حکومت اسلامی با مسیحیان ایران در سال پیش رووجود ندارد .