lördag 2 februari 2013

زمان نا امیدی به مسیح فکر کن



زمان نا امیدی به دو چیز فکر کن . آنهایی که منتظر شکست تو هستند تا بتو بخندند . و به آنهایی که منتظر پیروزی تو تا با تو بخندند .
در بیان آنکه چگونه رنجها را باید صبورانه تاب آورد .
مسیح خداوند بهر رستگاری ما از جلال وشکوه وملکوت خود بزمین آمد . که رنجها وگناهان من و تو را نه به ناگزیر .بلکه از سر فیض بجان خرید .
یوحنا 3 . 17 خدا فرزند خود را فرستاده است .نه برای اینکه مردم را محکوم کند بلکه نجات دهد .
تا شاید من وتو صبر را بیاموزیم .و جمله مشکلات و سختی های این عالم را بی گلایه وشکایت تاب آوریم . او از هنگام ولا دت تا زمان مر گ بر صلیب . همواره با رنج مدارا کرد .
آشعیا 53 . 3 ما او را خوار شمردیم و رد کردیم . اما او درد و غم را تحمل کرد .همه ما از او رو بر گردانیدیم .او خوار شد و ما هیچ اهمیت ندادیم .
او از مال ومتاع دنیا هیچ بهره ای نبرد . دورغ ها وافتراهای بسیاری بر خود گرفت .هر چه ننگ و اهانت را به آرامی تاب آورد .نعمتهای او را با ناسپاسی پاسخ دادیم . تعلیم وحرفهای او را نادیده گرفتیم . واو در مقابل تمام این ناسپاسی فقط کفت پدر اینها را ببخش چون نمی دانند چه میکنند .
وشکر میکنم که اکنون دانستم . که تو در زندگانی صبر پیشه کردی وبا این کار خاصه فرمان پدرت را گردن نهادی . گناهکار مفلوکی چون من را شاید که همسا ز . با اراده تو. از خود شکیبایی نشان دهم . . بهر رستگاری روحم .تا هنگامی که اراده فرمایی .بار گران این حیات فانی را بر دوش کشم . زیرا اگر چه این زندگی دشوار است . اما با لطف تو سرشار از حسن می گردد . و با تاسی به حیات تو و قدوسیت .بر ضعیفان سهلتر وشادتر . در قیاس زندگی با شریعت قدیم .( در شریعت قدیم نسبت خدا با انسان نسبت مخدوم و خادم میبود ولی اکنون مانند معشوق وعاشق میباشد )
واین تسلایهای ما را افزونتر میسازد .چه در آن شریعت دروازه های آسمان بسته بود و راهش تاریک و بدین سبب عده اندکی را اشتیاق ورود به ملکوت آسمانها بود . در آن روزگاران . حتی صالحان که به رستگاری اعتقاد داشتند . قبل از مصایب تو و مرگ مقدس تو که گناهان انسان را کفاره شد .نمی توانستند به ملکوت آسمان گام بگذارند . چه سپاس بیکرانی سزاوار توست که طریق راستین و پاک وصال به ملکوت جاودان خود را بر من و همه مومنان مکشوف ساختی . طریق ما همانا زندگانی توست . و با صبر پارسایانه به سوی تو رهسپار خواهیم شد .که هم صبح پادشاهی و هم شب وصال مایی . خداوند عیسی . اگر تو از پیش نمی رفتی و راه را بر ما باز نمیکردی . چه کس را یارای رهروی بود ؟ اگرروح با شکوه تو هدایت گر نمی شد . چه بسیار کسان که پشت سر می ماندند و دور می افتادند . حتی اکنون که تعلیم تو و معجزات را خبر دار گشته ایم .سر به هوا و بی مبالاتیم .حال ببین که ما را چه میشد اگر نور تو هدایتگرمان نبود ؟
فیض مسیح با شما .


Inga kommentarer:

Skicka en kommentar